کپی کردن ایده در نگاه اول برای فعالان حوزه استارتاپ جذاب بهنظر نمیرسد. در عمل نیز معمولا ایدههای کاملا کپی شده نمیتوانند رشد و شکوفایی یک ایده ناب و تازه را داشته باشند. با این وجود باید پذیرفت که تقریبا همه استارتاپها دارای درجاتی از کپی کاری هستند. در واقع میتوان گفت امروز دوران ایدههای جدید گذشته است؛ و اغلب کارآفرینان استارتاپی به دنبال راهاندازی استارتاپ خود بر مبنای بومیسازی و ایجاد تغییرات در یک ایده تکراری هستند. در عمل نیز همه محصولات و خدمات موجود در بازار، کپیبرداری از محصول یا خدمت دیگری است که در گذر زمان، تکامل یافته و یا بنابر نیازهای بازار هدف، دستخوش تغییراتی شده است. اگر میخواهید درباره مزایا و نکات کپی کردن ایدههای تجاری بیشتر بدانید؛ با مطالعه ادامه این نوشته همراه ما باشید.
مزایای راهاندازی استارتاپ با ایدههای تکراری
اجرای یک ایده تکراری، اگرچه میتواند ضعفهای زیادی داشته باشد؛ اما در مقابل مزایای متعددی نیز دارد که موجب تمایل کارآفرینان به پیگیری آنها میشود. فراموش نکنید اگر منطق و منفعتی در اجرای ایدههای تکراری نبود؛ در هیچ صنعتی رقابت شکل نمیگرفت. در واقع رقابت زاییده اجرای یک ایده با تغییرات جزئی اما اثرگذار، به وسیله کسبوکارهای گوناگون است. بنابراین شاید بتوان گفت نوآوری و خلاقیت مورد انتظار از استارتاپها، امروزه بیش از آنکه در ایده اولیه به نمایش درآید؛ در نحوه اجرای ایده رخ میدهد.
در ادامه شما را با چند مزیت مهم کپی کردن ایدههای تجاری آشنا میکنیم.
مدل تجاری اثبات شده
ایدههای تجاری برای اجرا باید به یک مدل تجاری تبدیل شوند. پیشنهاد میکنیم پس از مطالعه این نوشته، مقاله دیگر ما درباره مدل کسبوکار را هم مطالعه کنید. بهطور مختصر مدل تجاری یا مدل کسبوکار توضیح میدهد که یک کسبوکار چگونه ارزش (برای خود، مشتریان و سایر ذینفعان) ایجاد کرده و چگونه از طریق ارزش ایجاد شده به سودآوری پایدار میرسد. اما همه این موارد تا زمانی که یک کسبوکار در محیط واقعی آزموده نشده است؛ در حد تئوری باقی میماند. اینجاست که ارزشمندی یک مدل تجاری اثبات شده نمایان میشود. کمترین ارزش یک مدل تجاری اثبات شده، اطمینان بسیار بیشتر از موفق بودن کسبوکار در صورت اجرای صحیح مدل تجاری آن است.
پیشبینیهای دقیقتر
کپی کردن ایده به داشتن پیشبینیهای دقیقتر از رخدادهای آینده کمک میکند. هنگام اجرای ایدههای تکراری، در اغلب تصمیمگیریهای مدیریتی، چالشهای پیش روی کسبوکار و موارد مشابه، همیشه مرجعی برای مراجعه وجود دارد. به عبارت دیگر همیشه کسبوکار مشابه دیگری وجود دارد که بتوانید در نقاط عطف کسبوکار خود از آن الگوبرداری کرده و از نتیجه کار خود مطمئن باشید. این در حالی است که در ایدههای کاملا نوآورانه، چنین امکانی وجود نداشته و نمیتوان پیشبینی دقیقی از نتایج یک فعالیت خاص داشت.
هزینههای کمتر
یکی دیگر از مزایای کپی کردن ایده صرف هزینههای کمتر در امور مختلف است. این صرفهجویی از مسیرهای مختلفی حاصل میشود. مثلا کاهش هزینههای بازارسازی و بازاریابی یکی از این موارد است؛ چراکه در اغلب اوقات مشتریان بالقوه برای این ایدهها در بازار وجود داشته و نیازمند آشنا کردن مخاطب با محصول یا خدمت ارائه شده نیست. از سویی بررسی سوابق و روشهای بازاریابی رقبا، به راحتی مسیرهای موثرتر و ارزانتر را نمایان میکند.
کاهش هزینههای اجرا در ایدههای تکراری دلیل دیگری بر صرفهجویی در هزینهها است. به عنوان مثال مدل تجاری فروشگاه آنلاین را تصور کنید. در گذشتهای نهچندان دور، راهاندازی فروشگاه آنلاین تنها از طریق کدنویسی وبسایت فروشگاه ممکن بود؛ همین مسئله باعث بالا بودن هزینههای راهاندازی میشد و در نتیجه بسیاری از کسبوکارهای کوچک، انگیزهای برای ورود به این حوزه نداشتند. اما امروزه وجود فروشگاهسازهای متعدد، کار راهاندازی یک فروشگاه کوچک و متوسط را از نظر فنی بسیار سادهتر کرده است.
ریسک کمتر
در نهایت تمام مزایای شرح داده شده، موجب کاهش ریسک سرمایهگذاری و راهاندازی استارتاپ با ایدههای تکراری میشود. به همین دلیل نیز بسیاری از بزرگان حوزه استارتاپ، به کارآفرینان تازهکار توصیه میکنند که در اولین تجارب خود، به دنبال کپی کردن ایدههای موفق موجود باشند.
نکاتی برای کپی کردن ایدههای تجاری
چه چیزی از یک کسبوکار دیگر را میتوان کپی کرد؟ منظور از کپی کردن ایده، استفاده از مدل تجاری اثبات شده کسبوکارهای دیگر است. به عنوان مثال راهاندازی رستورانهای زنجیرهای، دارای یک مدل تجاری اثبات شده است؛ که کارآفرینان از طریق به کار بردن این مدل تجاری اقدام به راهاندازی این کسبوکار میکنند. آشنایی با خصوصیات یک مدل تجاری به شما در درک بخش مهم و قابل کپیبرداری از یک کسبوکار کمک میکند. البته به جز مدل کسبوکار، روشهای اجرا و برنامههای عملیاتی نیز میتوانند قابل کپیبرداری بوده و یا حداقل منبعی الهامبخش باشند.
مدلهای کسبوکار ارزشمند برای کپیبرداری کدام است؟ پاسخ به این سوال کمی پیچیده است. طبیعتا اولین نکته این است که آن مدل تجاری، از ابعاد گوناگون تاریخچه موفقی داشته باشد. اما فراتر از شانس موفقیت، باید مستعد بودن ایده موفق قبلی از نظر قابلیت تکرار شدن را نیز برررسی کرد. از ابعاد گوناگونی میتوان یک مدل کسبوکار را برای کپیبرداری مستعد دانست. گاهی عدم دسترسی صاحب مدل تجاری مدنظر به بازار در دسترس شما، دلیل خوب و محکمی برای انجام این کار است. مثلا تاکسی اینترنتی اسنپ، یک کپی دقیق از نمونه جهانی این کسبوکار، یعنی اوبر (Uber) است. گاهی کارآفرین با کمی تغییر در مدل تجاری کسبوکارهای دیگر، میتواند آن را برای یک بازار هدف تازه آماده کند. مثلا سرویسهای اشتراک ویدئو در ایران، که از محل فروش ترافیک ایجاد شده توسط کاربران به شرکتهای سرویسدهنده اینترنت، کسب درآمد میکنند؛ یک کپی ساده از سرویس اشتراک ویدیو یوتیوب (YouTube) هستند؛ که مدل کسب درآمدش بر اساس تبلیغات شکل گرفته است. گاهی ارزانتر تمام شدن ارائه یک سرویس به شکل بومی، در مقایسه با همان سرویس در ابعاد جهانی، دلیل خوبی برای کپی کردن یک ایده است. مثلا برخی از سرویسهای ایمیل مارکتینگ (Email marketing) و هاستینگ (Hosting) ایرانی در مقایسه با نمونههای جهانی، قادر به ارائه همان خدمت با تعرفه ارزانتری هستند؛ بنابراین میتوانند بهخوبی با رقبای جهانی خود، در گستره بازار داخلی رقابت کنند.
چه بخشهایی از مدل تجاری را کپی کنیم؟ بنابر نوع ایده و دلیل انتخاب آن، ممکن است شما تمام یا بخشی از ایده را کپی کنید. نکته بسیار مهم حفظ هسته اولیه ایده است. یعنی اگر ایده را مانند یک درخت تصور کنید؛ تنه اصلی آن را حفظ کرده و شاخ و برگها را بر اساس نیازهای مدنظر خود تغییر دهید. برای انجام چنین کاری، ضروری است که به دقت عوامل موفقیت آن مدل تجاری را درک کنید؛ گاهی برخی جزئیات به ظاهر ساده، از مهمترین دلایل موفق بودن یک کسبوکار هستند. بنابراین مراقب باشید که به اصل مدل تجاری آسیب نزده و اگر در اجرای بخشهایی از آن دچار تردید هستید؛ فرض را بر اجرای آن قرار دهید.
چه بخشهایی از مدل تجاری را کپی نکنیم؟ طبیعتا کسبوکار شما باید دارای مزیت نسبی خاص خودش باشد. بر همین اساس باید بتوانید در بخشهای از مدل کسبوکار دست به نوآوریها و بهبودهایی بزنید؛ و به کپی کردن کامل آن اکتفا نکنید. یافتن این بخشها بیش از هر چیز به تواناییهای شما، نیاز مشتریان بالقوه و شرایط بازار هدف بستگی دارد. به عنوان مثال اگرچه کافهبازار (بازار ایرانی اپلیکیشنهای اندروید) یک کپی موفق از گوگل پلی (Google play) است؛ اما تفاوتهای اساسی در مدل تجاری آنها از نظر روش بازاریابی وجود دارد. به عبارت دیگر ممکن است بخشی از مدل یک کسبوکار، مزیتی برای شما نداشته و یا بهطور کلی قابل اجرا نباشد.
منابع و مطالعه بیشتر:synoptek.comrelevant.software