اینشورتک (Insurtech)، که در فارسی به آن «فناوری بیمه» نیز گفته میشود، به استفاده از تکنولوژی و فناوریهای نوآورانه، از جمله تجزیه و تحلیل بیگ دیتا، یادگیری ماشینی، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا (IOT) و بلاکچین در صنعت بیمه اشاره دارد که این ادغام تکنولوژی با این صنعت، منجر به توسعه، خودکارسازی فرایندها (automation)، کاهش هزینهها، بهبود کارایی و افزایش تجربه کاربری در محصولات این حوزه میگردد.
برای مثال، هوش مصنوعی با تحلیل دادههای فراوانی که وجود دارد، میتواند به بررسی و پیشبینی الگوها و روندهای آینده بپردازد و با عمقبخشیدن به فهم ما از رفتارهای انسانها، به درک ریسکها و احتمالات مختلف کمک کند. اینگونه یک شرکت بیمه میتواند طرحهای بیمهای خود را با دانش بهتری که از بازار بهدست آورده، طراحی نماید تا منافع خود و مشتریان خود را حداکثر کند. مثلا میتواند با کمک شناختی که بهدست آورده، مشتریانش را دقیقتر دستهبندی کرده و پیشنهاداتی ویژه به هر دسته از مشتریانش ارائه دهد. برای مثال، مطالبه هزینه خدمات کمتر و یا عرضه خدماتی ویژه برای مشتریانی که در نگهداری از اموال خود محتاطتر رفتار میکنند، میتواند صورت گیرد و یا با توجه به شناخت سبک زندگی افراد، پیشنهاداتی شخصیسازیشده به آنها ارائه شود.
کاربردهای اینشورتک
تکنولوژیهایی که نام برده شدهاند، با ابزارها و خدمات حوزه بیمه ترکیب میشوند تا محصولاتی نوآورانه و یا راهکارهایی کمهزینهتر و کارآمدتر ایجاد شوند. این راهکارهای کارآمدتر، در زمینههای مختلفی در صنعت بیمه میتوانند کمککننده باشند که در ادامه برخی از آنها را نام میبریم.
پذیرش تعهد بیمهگری (Policy Underwriting)
پس از آنکه یک مشتری درخواست پوشش بیمه از یک شرکت بیمه میکند، این شرکت دست به ارزیابی و بررسی وضعیت مشتری و درخواست او میزند. بیمهگر ریسکهای بیمهکردن آن شخص را بررسی مینماید و با توجه به وضعیت او، تصمیم میگیرد که آیا این بیمه را انجام دهد یا خیر؟ همچنین درباره مفاد قرارداد بیمه نیز، ممکن است با توجه به شرایط مشتری، تصمیم بگیرد و آنها را تا حدودی، شخصیسازی نماید. این فرایند بررسی و پذیرش بیمه را Policy Underwriting میگوییم.
اجرای این فرایند در حالت سنتی، طبیعتا همراه با چالشها و محدودیتهای فراوانی است. اطلاعات بسیار محدودی در اختیار شرکت بیمه قرار دارد، امکان تایید ادعاهای مشتری درباره شرایطش سخت و زمانبر است و بهطور کلی، فرایند دشوار و پیچیدهای باید طی شود. اما فناوریهای بیمه، این امکان را فراهم کردهاند تا این فرایند سریعتر و بهتر انجام شود. آنها با کمک تحلیل بیگ دیتا و هوش مصنوعی میتوانند تحلیل و اطلاعات دقیقتری از شرایط واقعی مشتری ارائه دهند. مثلا در صورت وجود اطلاعات کافی، میتوانند به تحلیل دادههای سلامت مشتری، اطلاعات مالی او و موارد مورد نیاز دیگر بپردازند تا میزان ریسک این درخواست بیمه مشخص شود و همچنین دست به یک پیشبینی از وضعیت آینده این فرد بزند.
اینگونه، بیمهگر با دیدی بازتر میتواند درباره پذیرش یا عدم پذیرش بیمه تصمیم بگیرد. همچنین مفاد قرارداد را میتواند با توجه به این تحلیلها شخصیسازی نماید.
رسیدگی به غرامتهای بیمه (Claims processing)
وقتی یک مشتری شرکت بیمه، درخواست غرامت (Claim) میکند، در قدم اول، شرکت بیمه باید به بررسی این درخواست بپردازد؛ یعنی بررسی نماید که آیا این درخواست به درستی ثبت شده و یا ادعای غلطی میباشد؟ در صورتیکه ادعا درست بود، باید به ارزیابی میزان خسارات وارده و محاسبه آنکه شرکت بیمه، طبق قرارداد، موظف به پرداخت چه مبلغی است، بپردازد. به این فرایند، رسیدگی به غرامتهای بیمه یا Claims processing میگویند.
اما این فرایند وقتی بهطور سنتی انجام میشود، بسیار زمانبر و بعضا همراه با خطا است و احتمال خطای انسانی در آن وجود دارد. بهعلاوه، امکان شناسایی ادعاهای تقلبی نیز کار دشواری است. اینشورتک با بهکارگیری تکنولوژیهایی، مانند تحلیل دادهها، اولا فرایند را تا حد ممکن سریعتر و کمخطاتر میکند و شناسایی ادعاهای تقلبی نیز ممکنتر میشود. دوم، از طریق ایجاد سامانههای تکنولوژیکی، سعی در خودکارسازی فرایندها میکند تا بهجای انسان، ماشین بتواند تصمیم بگیرد و فرایندها را پیش ببرد، تا اینگونه برخی از خطاها و فسادها را کاهش دهد.
مدیریت قراردادها
تکنولوژیهایی که در صنعت بیمه بهکار گرفته شدهاند، میتوانند در خودکارسازی فرایندها در این صنعت بسیار کاربردی باشند. قراردادهای بیمه شامل بندهای مختلف و پیچیدهای هستند که تحت شرایط مختلفی، شرکت بیمه را ملزم به انجام کارهای مختلفی میکنند. برای مثال، انجام پرداختها، با توجه به شرایط خاص مقرر شده در قرارداد، یکی از مواردی است که به کمک برخی تکنولوژیها مثل بلاکچین، میتوان آنها را انجام داد. چنین فناوری، شفافیت را به سیستم اضافه کرده تا فرایندها، از جمله پرداختها، بهطور شفافی اجرا و مدیریت شوند.
همچنین سایر امور در زمینه مدیریت قراردادها، مثلا رصد تاریخ پایان قرارداد، یادآوری به مشتریان برای تمدید قرارداد و انجام ارزیابیهای ضروری به جهت اصلاح قرارداد توسط شرکت بیمه، از جمله کاربردهای دیگر تکنولوژی در صنعت بیمه هستند.
چتباتهای مشاور
کاربرد دیگری که اینشورتک دارد، چتباتهایی هستند که در این زمینه طراحی میشوند. این چتباتها، چه پیش از خرید یک بیمهنامه و چه پس از آن، میتوانند به کمک افراد بیایند. قبل از آنکه یک شخص با یک شرکت بیمه قرارداد امضا نماید، میتواند به گفتگو با چتباتها بپردازد و با ارائه شرایط خودش به آن، از او مشورت بگیرد که بهترین شرکت بیمه، چه شرکتی است و کدامیک میتوانند بهترین خدمات را به او بدهند.
اما حتی پس از امضای قرارداد بیمه، چتباتهای بیمه میتوانند در موارد مختلفی به فرد بیمهشده کمک کنند. برای مثال، وقتی مشکلی پیش میآید و مشتری نیاز دارد تا درخواست غرامت بیمه بدهد، میتواند اول با چتبات مشورت کرده و شرایط را به او بگوید. چتبات با تحلیل شرایط و بررسی مفاد قرارداد میتواند به او در چگونگی انجام درخواست غرامت کمک نماید.
پلتفرمهای مقایسه و خرید بیمه
یکی دیگر از زمینههای رو به رشد اینشورتک، پلتفرمهای مقایسه و خرید بیمه است که به مشتریان شخصی و سازمانی کمک مینماید تا انتخاب بهتری داشته باشند. همچنین این پلتفرمها معمولا تجربه رابط کاربری مناسبتری را در اختیار مشتری گذاشته و فرایند خرید را تسهیل مینمایند.
مدلهای کسبوکار در اینشورتک
این روزها، استارتاپهای متعددی بهوجود آمدهاند که با بکارگیری تکنولوژی، در موضوعات مختلف مرتبط با صنعت بیمه، از جمله مواردی که بالاتر بیان شدند، بیزنس مدلهای جذاب و کارآمدی در صنعت بیمه طراحی کردهاند که بنیان اکوسیستم اینشورتک را تشکیل میدهند. گرچه باید در نظر گرفت که امکان پیادهسازی هر یک از این موارد به قوانین و دستورالعملهای موجود در صنعت بیمه هر کشور بستگی دارد.
بیمه همتابههمتا (Peer-to-peer insurance)
برخی از محصولات حوزه اینشورتک، بستری را فراهم میکنند تا افراد مختلف بتوانند پولهای خود را در یکجا جمع کرده و بهجای آنکه از شرکتهای بیمه، خدمت بیمه بخرند، از همان پول جمعشده، ریسکهای همدیگر را پوشش میدهند. البته این افراد معمولا با یکدیگر آشنا هستند، مثلا اعضای یک خانواده یا دوستان صمیمی بهطور مشترک از چنین سرویسی استفاده مینمایند.
برای مثال، Lemonade از جمله این پلتفرمها میباشد. مزیت مهمی که چنین پلتفرمی برای مشتریان دارد، کنترل بیشتر آنها بر نحوه مدیریت پول بیمه خودشان است. آنها اختیار بیشتری دارند در اینکه بر اساس چه سازوکاری، چه شخصی، به چه میزان خسارت بابت هر مساله دریافت کند. همچنین پس از پایان دوره بیمه، مبلغ باقیمانده میتواند بین آنها تقسیم شود و یا به انتخاب خودشان برای کارهای مختلفی خرج گردد، مثلا برای امور خیریه هزینه شود.
یکی از مهمترین جریانهای درآمدی پلتفرمهایی که چنین خدماتی ارائه میدهند، دریافت حق اشتراک از مشتریان است. آنها برای استفاده از این سرویس، معمولا بهطور دورهای، هزینهای را پرداخت میکنند. این پلتفرم، نه تنها محل نگهداری منابع مالی است، بلکه حتی نقش مشاور برای مدیریت مالی را میتواند ایفا کند و ابزارهای نظارتی بر منابع مالی افراد، به آنها ارائه میدهد.
بیمه بر حسب تقاضا (On-demand insurance)
با ظهور کسبوکارهای اینشورتک، یکی از انواع بیمههایی که گستردهتر شد و توجه زیادی را به خود جلب کرد، بیمههایی هستند که افراد هر زمان مایل باشند میتوانند آنها را بخرند. هرگاه احساس کنند که نیاز به پوشش ریسک دارند و ممکن است ریسکی بزرگ بر سر راهشان باشد، میتوانند به سراغ این بیمهها بروند. برای مثال، وقتی میخواهند به سفری بروند و یا یک شرکت میخواهد رویدادی چند روزه برگزار کند، صرفا برای همان مدت محدود، میتواند به سراغ خرید بیمههایی به نام «بیمه بر حسب تقاضا» برود.
از جمله این سرویسها، metromile میباشد که شعارش این است: «اگر زیاد رانندگی نمیکنید، نیازی نیست که هزینه زیادی برای بیمه اتومبیل بپردازید. با بیمه خودروی پرداخت به ازای هر مایل، هزاران دلار در سال پسانداز کنید.»
این پلتفرم، برای هر راننده پروفایلی درست میکند و با تجمیع دادههای او در این پروفایل، میزان ریسک بیمهکردن آن راننده را تعیین مینماید. سپس بر اساس آن، هر راننده که مایل به دریافت بیمه از این شرکت است، نرخ پایهای را بهطور ماهانه پرداخت میکند و در کنار آن، به ازای هر مایل رانندگی با ماشین، باید مبلغ کمی را نیز بپردازد.
خدمات ارزیابی ریسک مشتریان
برخی از استارتاپها، مانند شرکت BigML، هستند که تخصصشان در تحلیل دادهها و هوش مصنوعی است. این شرکتها، دانش و تخصص خود را به حوزه بیمه آوردهاند و از آن برای ارائه سرویس به شرکتهای بیمه استفاده میکنند. مثلا BigML کار ارزیابی ریسک مشتریان شرکتهای بیمه را انجام میدهد. این شرکت، به بیمهها کمک میکند تا بتوانند دریابند که میزان ریسک هر مشتری و بیمهکردن او چقدر است تا آنها بتوانند با دیدی بازتر به تنظیم قراردادهای بیمه خود بپردازند و ریسک خود را بهتر مدیریت نمایند.
ادغام اینترنت اشیا (IoT) با صنعت بیمه
استارتاپهای دیگری نیز هستند که توانستهاند تکنولوژیهای حوزه اینترنت اشیا را با صنعت بیمه ادغام کنند و محصولات اینشورتک بسازند. برای مثال، withings شرکتی است که به تولید فناوریهای پوشیدنی (wearable devices) میپردازد و دادههای سلامت کاربران را جمع میکند. این اطلاعات، که معمولا بهصورت درلحظه (real-time) جمعآوری میشوند، میتوانند برای شرکتهای بیمه بسیار مفید باشند.
آنها از این دادهها برای شناخت بهتر شرایط مشتریانشان استفاده میکنند و در ارزیابی ریسک آنها بسیار موثر است. البته این کار، در مقایسه با حالت سنتی، میتواند به ضرر برخی از مشتریان تمام شود، چرا که بر مبنای این اطلاعات، ریسک فروش بیمه به آنها بالاتر میرود و در نتیجه هزینه بیمهشان بیشتر میشود. اما در عین حال، یک مشتری سبک زندگی سالمی داشته باشد، از این کار میتواند نفع ببرد، چرا که بهواسطه این سرویس، شرکت بیمه از آن مطلع شده و میتواند مشوقهایی برای مشتری خود در نظر بگیرد.
پلتفرمهای مقایسه بیمه
دستهای از استارتاپهای اینشورتک، خودشان نقش شرکت بیمه را ایفا نمیکنند، بلکه صرفا بستری هستند تا از طریق آنها، افراد بتوانند بیمهگرهای مختلف را پیدا کرده و بهترین بیمه را برای خودشان انتخاب نمایند. مثال معروف این گروه از اینشورتکها، استارتاپ Knip است.
این پلتفرمها معمولا اطلاعات کاملی درباره شرکتهای مختلف بیمه، طرحهای متعددی که هر کدامشان دارند و شرایط همکاری آنها را در اختیار دارند. آنها به کاربران کمک میکنند تا بر اساس شرایط خاص خودشان، دست به مقایسه طرحها و شرکتهای بیمه بزنند. این پلتفرمها، مزایا و معایب هر یک را بررسی میکنند و حتی با تحلیل اطلاعات فرد، بهترین گزینهها را به او پیشنهاد میدهند.
معمولا بهترین روش درآمدی استارتاپهای مقایسه بیمه، دریافت اشتراک از شرکتهای بیمه است. همچنین در صورتیکه فروش بیمه در همان پلتفرم صورت بگیرد، عموما کارمزدی از هر پرداخت نیز دریافت میکنند.
البته خدمات جانبی دیگری نیز بعضی از این سرویسها ارائه میدهند. مثلا ارائه مشاوره شخصی به افراد برای انتخاب بیمه، ممکن است همراه با دریافت حق مشاوره باشد.
چالشهای اینشورتک
راهاندازی یک کسبوکار در حوزه اینشورتک، اصلا کار آسانی نیست. چالشهای مهمی پیشروی این استارتاپها است که باید حتما آنها را مد نظر قرار دهند تا با مشکلات اساسی و حتی خطراتی مثل ورشکستگی، بهواسطه ناآگاهی از این چالشها، مواجه نشوند.
ناسازگاری صنعت بیمه سنتی با اینشورتکها
این ناسازگاری بیمههای بزرگ سنتی با استارتاپهای اینشورتک، دو دلیل اصلی دارد. یک دلیل، وجود مقررات بسیار زیاد و پیچیده صنعت بیمه است. در هر کشوری، این صنعت معمولا جزو صنایعی به حساب میرود که مملو از مقررات و قوانین مختلف است که شرکتهای بیمه باید خود را با آنها سازگار کنند. چنین قوانینی در بسیاری مواقع، موانع و محدودیتهایی در فعالیتهای شرکتها و نحوه انجام کارهایشان ایجاد میکنند که موجب میشوند تا این شرکتها نتوانند در بعضی کارها با اینشورتکها همکاری نمایند.
اما دلیل دیگر آن، سیستمها و ساختارهایی است که شرکتهای بیمه سنتی دارند. گاهی این ساختارها، مثلا زیرساخت نگهداری اطلاعات مشتریان، چندان مناسب متصلشدن به سیستمهای اینشورتکها نیستند و تغییر آنها میتواند بسیار پرهزینه باشد. در نتیجه، این نیز یکی از موانع این همکاریها است.
حریم خصوصی
هرگاه صحبت از دادههای کاربران باشد، مساله حریم خصوصی پررنگ میشود. چگونگی نگهداری دادهها و مراقبت از آنها در برابر هک و افشا، نحوه استفاده از آنها و جلوگیری از سواستفادهها، از جمله چالشهای مهم در زمینه حریم خصوصی کاربران است. گرچه مقررات مختلفی در زمینه حریم خصوصی و حفاظت از دادهها تابهحال تنظیم شدهاند، همچنین شرکتها تا جای ممکن تلاش کردهاند تا امنیت زیرساختهای خود را در سطح بالایی نگه دارند، با این حال همچنان نگرانیها وجود دارند و برخی از افراد از آنکه بخواهند دادههای رفتاری یا سلامت خود را در اختیار شرکتها قرار دهند، میهراسند.
منابع و مطالعه بیشتر:investopedia.comemarketer.com