این روزها همه به دنبال سرمایهگذاری در کسبوکاری هستند که در کوتاهترین زمان ممکن، بیشترین سودآوری را داشته باشد. در چند سال اخیر، نمایش پتانسیل بالقوه برخی از استارتاپهای نوپا در جهان و بازده بالای آنها، بسیاری از سرمایهگذاران را وسوسه کرده تا به این بازار جذاب وارد شوند. در واقع این رشدهای سریع و بزرگ است که سرمایهگذاری روی استارتاپها را برای سرمایهگذاران جذاب کرده است؛ اما این افراد گاهی در تله تصوری که از رشد سریع استارتاپها در ذهن دارند گیر میکنند. در نتیجه از پیچیدگیهای سرمایهگذاری بر روی کسبوکارهای پرریسک استارتاپی غافل میشوند. اغلب استارتاپهایی که هر ساله در جهان راهاندازی میشوند؛ بیش از ۱ یا ۲ سال دوام نخواهند آورد. پس سرمایهگذاری روی این مشاغل کوچک ریسک زیادی دارد.
اگر علاقمند به سرمایهگذاری بر روی استارتاپها هستید؛ یک اقدام مهم بررسی و اطلاع از مزایا و معایب سرمایهگذاری در یک استارتاپ است. شناخت این مزایا و معایب به شما کمک میکند که از هدررفت سرمایه و زمان خود جلوگیری کنید. در ادامه با تشریح مزایا و معایب این روش سرمایهگذاری، به افرادی که قصد دارند به عنوان سرمایهگذار خصوصی وارد یک پروژه نوپای استارتاپی شوند کمک میکنیم تا مسیر پیش رو را بهتر درک کرده و در صورتی که آمادگی پذیرش معایب و ریسکهای این نوع سرمایهگذاری را دارند؛ وارد این مسیر پر فراز و نشیب شوند.
مزایای سرمایهگذاری در یک استارتاپ
مهمترین مزایایی که سرمایهگذاران را تشویق به سرمایهگذاری بر روی استارتاپها میکنند عبارتند از:
حق انتخاب بیشتر: معمولا شرکتهای بزرگی که به سودآوری رسیدهاند؛ بخش اصلی سهام خود را به سرمایهگذاران فعلی خود عرضه کرده و یا آن را از طریق بورس عرضه میکنند. بنابراین اگر بخواهید به عنوان سرمایهگذار با آنها همکاری داشته باشید؛ عملا حق انتخاب زیادی ندارید. این در حالی است که آمار تعداد استارتاپهایی که هر ساله در جهان راهاندازی میشوند؛ نشان میدهد که افراد علاقمند به این حوزه، گزینههای متنوع و زیادی برای سرمایهگذاری داشته و میتوانند با توجه به تخصص و تجربه خود، سهام این کسبوکارهای کوچک را بهدست آورند.
دسترسی گستردهتر: از آنجایی که عموما استارتاپها، کسبوکارهای بینالمللی هستند و در زمینههای مختلفی فعالیت دارند؛ شما به عنوان سرمایهگذار میتوانید هم از مزایای دسترسی به بازارهای بزرگتر و هم از مزایای همکاری با دیگر شرکتهای فعال در آن حوزه خاص بهرهمند شوید.
رشد بالا: مهمترین دلیل جذابیت این نوع سرمایهگذاری، امکان مقیاسپذیری و در نتیجه رشد بالای استارتاپها است. بیشترین چیزی که کسبوکارهای نوپا برای دستیابی به بازده بالای سرمایه نیاز دارند؛ یک طرح خلاقانه و واقعگرایانه و در مرحله بعد اجرای صحیح آن است. اگر شرکتی که روی آن سرمایهگذاری میکنید این ویژگیها را داشته باشد؛ احتمالا رشد سریع و هنگفتی در انتظار شما خواهد بود.
شانس بالقوه بازخرید: بسیاری از استارتاپها، بعد از مدتی توسط شرکتهای بزرگ با قیمتهای بسیار خوب خریداری میشوند. این بازخرید عمدتا به دو دلیل صورت میگیرد: یا کسبوکار شما رقیب بالقوهای برای آن شرکت بزرگ است؛ که در این صورت بعد از بازخرید، استارتاپ تعطیل میشود. یا فناوری تولید شده توسط استارتاپ شما، کاربردی است و آنها میتوانند با پرداخت مبلغی کمتر، بدون خلق ایده، از آن فناوری خاص در جهت تحقق اهداف کسبوکار اصلی خود استفاده کنند.
توانایی کاهش ریسک: واژه استارتاپ به کسبوکاری اشاره دارد که هنوز فعالیت خود را به صورت جدی آغاز نکرده است. اما اگر به عنوان سرمایهگذار وارد این کسبوکار شوید میتوانید با چند اقدام ساده، خطر سرمایهگذاری را تا حدودی کاهش دهید. به عنوان مثال میتوانید مشخص کنید که در تاریخهایی خاص که بر مبنای نقاط عطف رشد تعیین میشوند؛ مبالغ سرمایهگذاری خود را به عنوان آورده وارد شرکت کنید. بنابراین اگر بنیانگذاران استارتاپ نتوانند در زمان مشخص شده در قرارداد، به نقاط رشد تعیین شده برسند؛ شما متعهد به تزریق منابع مالی بعدی نیستید.
قدرت تصمیمگیری بیشتر: اغلب استارتاپها به بودجه زیادی برای راهاندازی احتیاج ندارند. این بدان معناست که شما میتوانید با سرمایهگذاری خود، کنترل بخش قابل توجهی از یک شرکت کوچک را در دست بگیرید؛ و حتی ممکن است بتوانید یکی از کرسیهای هیئت مدیره شرکت را از آن خود کنید.
![مزایا و معایب سرمایهگذاری در یک استارتاپ](https://startups.ir/wp-content/uploads/2024/04/Advantages-and-disadvantages-of-investing-in-a-startup.webp)
معایب سرمایهگذاری در یک استارتاپ
استارتاپها با وجود پتانسیل زیادی که برای رشد دارند؛ در دستهبندی سرمایهگذاریهای پرخطر محسوب میشوند. شکست بسیاری از کسبوکارهای نوپا در 1 یا 2 سال اول فعالیت، گواه همین موضوع است. بنابراین سرمایهگذاری هنگفت و ناآگاهانه بر روی این پروژهها، آینده مالی شما را به خطر انداخته و احتمالا ضرر مالی زیادی ایجاد کند. یکی از بهترین اقداماتی که میتواند این ریسک را کاهش دهد؛ محدود کردن حجم سرمایهای است که به عنوان آورده وارد یک کسبوکار نوپا میکنید. در این شرایط اگر استارتاپ مورد نظر شما شکست بخورد؛ مبلغ کمی از سرمایه خود را از دست میدهید. اما به غیر از ریسک بالا، دیگر معایب سرمایهگذاری در یک استارتاپ چیست؟
در ادامه مهمترین معایبی که سرمایهگذاران پیش از ورود به استارتاپها باید از آن مطلع باشند را معرفی کردهایم:
رشد دشوار: رشد و شکوفایی شرکتهای استارتاپی بسیار سخت است. چرا که با توجه به حکمرانی اقتصاد جهانی، اکثر بازارها یا اشباع شدهاند یا بسیار رقابتی هستند. بنابراین اغلب کسبوکارهای نوپا برای رسیدن به موفقیت رقبای بزرگ و مسیر سختی را پیش رو دارند.
تخصص و انگیزه: میزان تخصص و انگیزه بنیانگذاران و حتی میزان آشنایی سرمایهگذار با حوزه فعالیت استارتاپ مدنظر، نقش مهمی در موفقیت پروژه دارد. بنابراین سنجش میزان علاقه و انگیزه بنیانگذاران و بررسی میزان دانش و تخصص خودتان به عنوان سرمایهگذار، اولین کاری است که باید قبل از سرمایهگذاری انجام دهید. این در حالی است که سنجش تواناییهای واقعی بنیانگذاران در اغلب موارد مشکل بوده و از سویی فرد سرمایهگذار نیز در حوزههای تخصصی محدودی دانش کافی دارد؛ که همین موضوع گزینههای سرمایهگذاری در دسترس را برای او کاهش میدهد. به هر طریق برای کاهش این ریسک توصیه میشود حتما در استارتاپهایی سرمایهگذاری کنید که در زمینه کاری آنها تخصص دارید. علاوه بر این باید کارآفرینان پروژه را نیز بهتر بشناسید؛ و در مورد سابقه فعالیتهای تجاری قبلی آنها اطلاعات بیشتری کسب کنید.
شکست غیرقابل پیشبینی: حتی بهترین استارتاپها نیز ممکن است به دلایل غیرقابل کنترل و غیرقابل پیشبینی شکست بخورند. بنابراین فارغ از میزان جذابیت و شانس موفقیت استارتاپ مدنظر، پیشبینیهای لازم برای مدیریت شرایط بحران، در صورت شکست استارتاپ و از بین رفتن سرمایهتان را داشته باشید.
عدم تنوع در سبد سرمایهگذاری: سرمایهگذاری به صورت انفرادی بر روی یک کسبوکار نوپا، تنوع زیادی به پرتفوی سرمایهگذاری شما نمیدهد. در واقع این سرمایهگذاری مانند سرمایهگذاری در بورس نیست که بتوانید با مبالغ بسیار کم، سهمهای متفاوتی از شرکتهای فعال در حوزههای گوناگون را خریداری کرده و سبد سهام متنوعی داشته باشید. البته یک راهحل برای رفع این عیب، سرمایهگذاری در استارتاپها به واسطه شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر است. در این شرایط با سرمایهگذاری در شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر، بهصورت غیرمستقیم، صاحب سهام چندین استارتاپ به صورت همزمان شدهاید.
عدم دسترسی به نقدینگی: یکی از مهمترین معایبی که برای این سبک سرمایهگذاری بیان میشود؛ عدم دسترسی به سرمایه، قبل از رسیدن به زمان خروج از استارتاپ است. البته برخی از استارتاپها اجازه خروج به سرمایهگذاران اولیه را میدهند؛ اما این روند معمول نیست و شما نمیتوانید قبل از رسیدن کسبوکار به نقطه آغاز برنامه خروج، به آورده نقدی خود دسترسی داشته باشید.
ریسک بالا در حفظ حقوق مادی: در بسیاری از مواقع، به خصوص در استارتاپهای حوزه فناوری، هزینهای که شما به عنوان سرمایهگذار وارد شرکت میکنید؛ صرف ساخت دهها هزار خط کد در قالب محصولی دیجیتالی و ناملموس مانند یک نرمافزار میشود. در این شرایط امکان سوء استفاده از محصول تولید شده وجود داشته و حفظ تمامیت حقوق مادی و معنوی محصول برای شما به عنوان سرمایهگذار، در مقایسه سرمایهگذاری روی محصولات فیزیکی و ملموس دشوارتر است.
عدم آگاهی از فرصتهای سرمایهگذاری: اطلاع از فرصتهای سرمایهگذاری در استارتاپهای خاص چالشبرانگیز است. دسترسی به اطلاعات نشاندهنده پتانسیل بالای کسبوکارهای نوپا، کار آسانی نیست. در نتیجه معمولا افرادی که از ظهور فناوریهای نوین و جریان معاملات موجود در این بازار مطلع هستند؛ میتوانند فرصتهای مطلوب سرمایهگذاری در استارتاپهای خاص را تشخیص داده و شانس موفقیت بالاتری داشته باشند.