تقسیم سهام در استارتاپ

- راهنمای تقسیم سهام در استارتاپ و بایدها و نبایدهای آن

تقسیم سهام در استارتاپ میان بنیان‌گذاران و تخصیص سهام به سرمایه‌گذاران، کارمندان و مشاوران استارتاپ، از موضوعات مهمی است که در این نوشته به آن پرداخته‌ایم.

تقسیم سهام در استارتاپ از موضوعات بحث برانگیز و جذاب برای همه اعضای آن است. همیشه انگیزه‌های مالی مهم‌ترین موتور محرک برای راه‌اندازی کسب‌وکارها بوده است. انگیزه اصلی بنیان‌گذاران یک کسب‌وکار نوپا، سرمایه‌گذاران، کارمندان و سایر ذی‌نفعان آن در اغلب موارد، دست‌یابی به سود بیشتر از طریق پذیرش ریسک بالاتر است. همین موضوع سبب می‌شود تقسیم عادلانه و منطقی سهام در استارتاپ‌ها نقشی مهم در موفقیت یا شکست آن داشته باشد. راه‌اندازی استارتاپ به معنای یادگیری مداوم است؛ و در این نوشته می‌خواهیم شما را با جزئیات بیشتری درباره روش تقسیم سهام در استارتاپ آشنا کنیم.

چرا تقسیم سهام مهم است؟

شما به عنوان ایده‌پرداز و بنیان‌گذار استارتاپ خود، در مراحل ابتدایی دارای 100 درصد سهام این کسب‌وکار هستید. اما با ورود شرکای دیگر، این سهم روز به روز کاهش می‌یابد. برای درک ساده میزان ارزش یک استارتاپ می‌توانید آن را مانند یک کیک یا پیتزا در نظر بگیرید. در عمل همیشه قطعات محدودی برای عرضه وجود دارد؛ اما نکته مهم این است که ارزش هر قطعه می‌تواند روز به روز بیشتر شود. بنابراین اگرچه حفظ هرچه بیشتر مالکیت سهام شرکت، برای بنیان‌گذاران می‌تواند جذاب باشد؛ اما درک این نکته مهم‌تر است که شما به اندازه ارزش کسب‌وکار خود سود خواهید کرد. به عنوان مثال مالکیت 10 درصدی از یک کسب‌وکار 10 میلیون دلاری، بسیار ارزشمندتر از مالکیت 100 درصدی از یک کسب‌وکار 200 هزار دلاری است. بنابراین داشتن درصد سهام مالکیتی بیشتر، همیشه بهترین انتخاب نیست. در اغلب موارد جذب سرمایه خطرپذیر و به‌کار گرفتن نیروهای متخصص در ازای تخصیص سهام استارتاپ، گزینه‌ای عالی برای رشد سریع‌تر و بهتر خواهد بود. هرچند در زمینه ارائه سهام در استارتاپ، باید از دانش و دقت کافی برخوردار باشید؛ تا بتوانید شرکایی را انتخاب کرده که موجب رشد بیشتر کسب‌وکار شما می‌شوند.

تقسیم سهام در استارتاپ چگونه انجام می‌شود؟

راه‌کارهای مالی گوناگونی برای تقسیم سهام در استارتاپ وجود دارد. اما نقطه اشتراک همه آنها شناخت ذی‌نفعان گوناگون و تخمین میزان سهام قابل ارائه به آنهاست. برای انجام این کار، پیش از هر چیز باید ارزش کسب‌وکار در زمان تقسیم سهم را تخمین زد. این ارزش مشخص می‌کند که هر 1 درصد سهم کسب‌وکار از نظر مالی چه قیمتی دارد؛ و بر همین اساس می‌توان آن را با ارزش افزوده ایجاد شده توسط ذی‌نفع مدنظر مقایسه نمود. البته به‌طور معمول در استارتاپ‌ها تعداد سهام را 10 میلیون سهم عادی در نظر می‌گیرند. به عبارت دیگر هر 100 هزار سهم یک درصد از مالکیت کسب‌وکار را شامل می‌شود. این تعداد بالا کمک می‌کند تا بتوانید در زمینه تخصیص سهام به سهامداران کوچک و بزرگ، ابتکار عمل را در دست داشته باشید.

پس از این باید ذی‌نفعان گوناگون و میزان اثرگذاری آنها بر کسب‌وکار را بررسی کرد. به‌طور کلی بنیان‌گذاران، هم‌بنیان‌گذاران، سرمایه‌گذاران، کارمندان و مشاوران از جمله افرادی هستند که ممکن است برای مشارکت در کسب‌وکار شما، تقاضای دریافت سهم کنند. برای تخمین ارزش مالی ارائه شده توسط هر ذی‌نفع، باید عواملی مانند زمان ورود به کسب‌وکار، درجه مشارکت، نوع و میزان آورده و سطح تعهدات آن را بررسی کرد.

البته به‌طور کلی بنیان‌گذاران بیشترین سهم را دریافت می‌کنند. همچنین سرمایه‌گذاران اولیه به دلیل پذیرش ریسک بیشتر و ارزش پایین‌تر استارتاپ در زمان سرمایه‌گذاری آنها، انتظار دریافت سهم بیشتری دارند. در میان کارمندان نیز، اغلب افراد اولیه و آنهایی که با تخصص خود منجر به رشد و توسعه کسب‌وکار می‌شوند؛ انتظار دریافت سهم بیشتری نسبت به کارمندان بعدی و یا کارمندان عمومی دارند.

نکته مهم دیگر در زمینه تقسیم سهام در استارتاپ، ارتباط نزدیک آن با مراحل تامین مالی استارتاپ است. در مقاله مراحل و دوره‌های سرمایه‌گذاری در استارتاپ‌ها، این مراحل را شرح داده‌ایم. شرایط مالی سرمایه‌گذاری در هر مرحله از رشد استارتاپ، تغییر می‌کند. به این معنا که با رشد استارتاپ و افزایش ارزش آن، برای به دست آوردن سهمی از آن، نیاز به سرمایه‌گذاری (مالی و غیرمالی) بیشتری است. جدول زیر یک نمونه ساده برای یک استارتاپ فرضی در این زمینه است؛ که می‌تواند مثال خوبی برای درک بهتر این موضوع باشد.

تقسیم سهام در استارتاپ
راهنمای تقسیم سهام در استارتاپ

با توجه به این جدول، سهم دریافتی سرمایه‌گذاران جدید در مراحل رشد به مرور کم‌تر می‌شود؛ و در مقابل سهم ارائه شده از سوی بنیان‌گذار نیز کاهش می‌یابد. این در حالی است که شرکای جدید برای دریافت هر یک سهم، باید آورده بیشتری ارائه کنند. از سویی تلاش بنیان‌گذاران، کاهش زمان رسیدن استارتاپ به سوددهی و نیاز کمتر به جذب سرمایه است. این رویکرد به آنها کمک می‌کند تا سهم بیشتری از استارتاپ را برای خود حفظ کرده و همچنین ارزش سهام کسب‌وکار خود را بالا ببرند. در مورد کارمندان نیز با توجه به اینکه آورده آنها به عنوان نیروی انسانی متخصص، معمولا از مقدار مشخصی فراتر نمی‌رود؛ میزان این سهم با رشد استارتاپ و افزایش کارمندان کمتر می‌شود.

به چه افرادی و چگونه سهام بدهیم؟

بنیان‌گذاران، کارمندان، سرمایه‌گذاران و مشاوران، محتمل‌ترین افرادی هستند که می‌توانند سهام استارتاپ شما را به دست آورند. البته همه چیز به ساختار کسب‌وکار شما بستگی دارد؛ و لزوما نیازی به ارائه سهم به همه این گروه‌ها بر اساس پیش‌فرض‌های مشخص نیست. در ادامه این بخش درباره روش تخصیص سهام به این گروه‌ها نکات مهمی را مطرح کرده‌ایم.

سهام بنیان‌گذاران و هم‌بنیان‌گذاران

اگر شما تنها بنیان‌گذار استارتاپ خود هستید؛ طبیعتا برای تقسیم سهام کار پیچیده‌ای نخواهید داشت. اما اگر یک یا چند هم‌بنیان‌گذار شما را همراهی می‌کنند؛ تعیین میزان سهم هر فرد و روش تخصیص آن، موضوعی بسیار مهم است.

در این زمینه داشتن گفتگوهای شفاف، صادقانه و همه‌جانبه می‌تواند منجر به اخذ تصمیمات بهتر شود. فراموش نکنید که تخصیص ناعادلانه سهام و یا نبود درک مشترک از روش تخصیص سهام در میان بنیان‌گذاران، به راحتی موجب توقف و شکست استارتاپ در همان مراحل اولیه خواهد شد. بنابراین برای این مرحله از کسب‌وکار نوپای خود وقت گذاشته و به یک توافق همه‌جانبه و رضایت‌بخش برای همه اعضا دست یابید. در این زمینه در نظر گرفتن سه عامل زیر می‌تواند مفید باشد.

  • میزان ریسک: آیا همه بنیان‌گذاران برای مشارکت در پیش‌برد اهداف استارتاپ، با ریسک یکسانی روبرو هستند؟ به عنوان مثال اگر بنیان‌گذاری برای حضور در استارتاپ، شغل خود را ترک می‌کند؛ این موضوع باید در هنگام تقسیم سهام استارتاپ در نظر گرفته شود.
  • میزان سرمایه‌گذاری: میزان سرمایه‌گذاری اولیه هر بنیان‌گذار می‌تواند متفاوت باشد. طبیعتا این عدد یکی از عوامل اساسی در تعیین سهام بنیان‌گذاران است.
  • سطح تعهد: معمولا در مراحل اولیه، بنیان‌گذاران بدون دریافت حقوق و یا با دریافت حقوق پایین کار می‌کنند. با این وجود، میزان تعهد افراد، ساعات فعالیت و میزان بازدهی آنها، از ویژگی‌هایی است که در در مراحل اولیه بر روی میزان سهام دریافتی موثر است.
  • ایده اولیه و نوآوری: بنیان‌گذار یا بنیان‌گذارانی که ایده اولیه را ارائه داده‌اند؛ در مقایسه با بنیان‌گذارانی که سایر وظایف را انجام می‌دهند؛ طبیعتا خواستار سهم بیشتری از کسب‌وکار هستند. همچنین نوآوری در کسب‌وکار تنها به ایده اولیه بستگی ندارد. بنابراین ممکن است افرادی که در تکامل ایده اولیه نیز نقش اساسی داشته‌اند؛ خواستار تخصیص سهم بیشتر باشند.
  • نقش و مسئولیت بنیان‌گذاران: بهتر است در همان ابتدا نقش و مسئولیت هریک از بنیان‌گذاران مشخص شود. اینکه این نقش چه اثری در رشد استارتاپ دارد و میزان پیچیدگی و ارزش مادی آن، از دیگر عوامل تعیین‌کننده است. فراموش نکنید که اجتناب از بررسی این موارد، به راحتی می‌تواند موجب ایجاد تعارض در منافع افراد شود.

در نهایت به‌طور کلی دو شکل متداول تخصیص سهم میان بنیان‌گذاران وجود دارد. در شکل اول همه به‌طور مساوی سهام‌دار خواهند بود. در شکل دوم یکی از بنیان‌گذاران، برای در اختیار داشتن کنترل کامل استارتاپ، نیازمند سهمی فراتر از 50 درصد است. با تعیین یکی از این موارد و دخالت دادن عوامل تشریح شده در بالا، می‌توانید به نسخه مناسب برای استارتاپ خود برسید. همچنین داشتن یک جدول و تخصیص امتیاز 0 تا 10 به عوامل اثرگذار گوناگون، می‌تواند روش خوبی برای تخمین دقیق‌تر میزان سهم هر فرد باشد.

سهام کارمندان

منابع انسانی مهم‌ترین عامل رشد هر کسب‌وکار است. در استارتاپ‌ها نیز داشتن نیروهای متخصص راهی برای رشد و عبور از گردنه‌های سخت آن است. با این وجود معمولا برای کسب‌وکارهای نوپا، تامین هزینه حقوق نیروهای متخصص همیشه چالش‌برانگیز بوده است. همین موضوع سبب شده که در اغلب استارتاپ‌ها، ارائه پکیجی از حقوق کمتر از استاندارد بازار و میزان مشخصی از سهام استارتاپ، به عنوان راه‌کاری برای جذب نیروهای متخصص در نظر گرفته شود.

این روش علاوه بر افزایش شانس جذب چنین نیروهایی، کمک می‌کند تا آنها انگیزه کافی برای رشد استارتاپ داشته باشند. چراکه انگیزه‌های مالی خود را در گروی رشد استارتاپ خواهند دید. اما پیش از تخصیص سهام به کارمندان، بهتر است عوامل مهم زیر را در نظر بگیرید.

  • تعیین درصد مالکیت: بهتر است قبل از تخصیص سهام به کارمندان، به این موضوع فکر کنید که در نهایت چند درصد از سهام کل کسب‌وکار را می‌خواهید به کارمندان اختصاص دهید. بنابراین باید تخمینی نسبتا دقیق از میزان رشد استخدام‌های خود داشته باشید. همچنین بهتر است برای تخمین میزان سهم اختصاص داده شده به هر کارمند، فاکتورهایی را در نظر بگیرید. به عنوان مثال، سطح مهارت، سطح دانش، سطح تجربه، تخصص‌های کلیدی، میزان مشارکت در انجام کارها، میزان تعهد و… از این جمله هستند.
  • تعریف برنامه تخصیص سهام: حالا که مشخص کرده‌اید به هر گروه از کارمندان چه میزان سهم تعلق بگیرد؛ بهتر است برای تخصیص آن، برنامه مشخصی داشته باشید. به‌طور معمول این برنامه به صورت یک جدول زمانی چهار ساله ارائه می‌شود؛ که در آن کارمندان در پایان سال اول همکاری، یک‌چهارم سهام وعده داده شده را دریافت کرده و سپس طی سه سال آینده به صورت ماهانه یا فصلی، مابقی سهام وعده داده شده را دریافت خواهند کرد. البته فراموش نکنید که این یک برنامه متداول است؛ و ممکن است برای کسب‌وکار شما بر اساس فاکتورهای متفاوت بهینه شود.
  • روش تخصیص سهام: بسیاری از شرکت‌ها مقدار کمی از سهام را به صورت رایگان در اختیار کارمندان خود می‌گذارند. برخی از آنها سهام بیشتری را با قیمتی کمتر از ارزش واقعی ارائه می‌دهند (در واقع برای کارمندان خود تخفیف قائل می‌شوند.).
  • شفافیت و آموزش: در نهایت جزئیات روش تخصیص سهام به کارکنان معمولا پیچیده می‌شود. بنابراین بسیار مهم است که این جزئیات را به شکلی شفاف به کارمندان خود آموزش بدهید. همچنین ایجاد فضایی برای پرسش و پاسخ و درک گزینه‌های موجود برای دریافت سهام، از دیگر عوامل مهم در موفقیت این روش است.

فراموش نکنید که در حالت ایده‌آل، تخصیص سهام به کارمندان یک کسب‌وکار باید عاملی برای افزایش انگیزه آنها برای همکاری طولانی‌مدت و تلاش برای موفقیت آن استارتاپ باشد.

سهام سرمایه‌گذاران

هدف اصلی همه سرمایه‌گذاران دریافت بخشی از سهام کسب‌وکار شما است. وقتی که یک سرمایه‌گذار پول خود را در اختیار کسب‌وکار شما می‌گذارد؛ در واقع در انتظار دریافت بازده مالی مناسب بوده و ریسک سرمایه‌گذاری خود را می‌پذیرد. از سویی شما نیز به عنوان سرمایه‌پذیر، می‌خواهید مطمئن شوید که آنچه دریافت می‌کنید به اندازه آنچه ارائه می‌دهید ارزنده است.

در این زمینه همه چیز به ارزش‌گذاری استارتاپ شما بستگی دارد. یک ارزش‌گذاری صحیح این اعتماد را برای طرفین ایجاد می‌کند که وارد یک همکاری مالی منصفانه شده‌اند. البته طبیعی است که استارتاپ‌ها در ابتدای امر بیشتر بر اساس ارزش پیشبینی شده در آینده و جذابیت ایده قابل ارزش‌گذاری بوده و سرمایه‌گذاران این حوزه نیز به‌خوبی با ریسک‌های بالای این روش سرمایه‌گذاری آشنا هستند. در کنار ارزش تعیین شده برای استارتاپ، میزان سرمایه ارائه شده، کمک می‌کند تا میزان سهام قابل ارائه به سرمایه‌گذار را تخمین بزنید.

البته فاکتورهای متنوع دیگری نیز در میزان سهام تخصیص داده شده به سرمایه‌گذار موثر است. به عنوان مثال میزان ریسک سرمایه‌گذاری، پیش‌بینی‌های مالی و سودآوری کسب‌وکار در آینده، میزان خلاقانه و نوآورانه بودن مدل کسب‌وکار، سوابق بنیان‌گذاران و… همگی از جمله این موارد هستند. در نهایت نیز میزان تخصیص سهام به سرمایه‌گذاران، موضوعی است که معمولا در جلسات مذاکره متوالی میان طرفین مشخص می‌شود.

سهام مشاوران

یک رویکرد خوب در دنیای استارتاپ‌ها، استفاده از خدمات مشاوران باتجربه و متخصص مرتبط با حوزه فعالیت آن استارتاپ است. این مشاوران که اغلب بنیان‌گذاران، سرمایه‌گذاران و کارشناسان باتجربه بیرونی هستند؛ می‌توانند در تشخیص مسیر صحیح و جهت‌دهی استراتژیک کسب‌وکار نوپای شما بسیار موثر باشند.

نقش مشاوره نیز معمولا در ازای دریافت بخشی از سهام کسب‌وکار انجام می‌شود. میزان وقت تخصیص داده شده و تخصص مشاوران، می‌تواند عامل تعیین‌کننده خوبی در این زمینه باشد. البته می‌توان گفت هیچ راهنمای دقیقی در این زمینه وجود ندارد. هرچند میانگین 2 صدم درصد تا 1 درصد از سهام استارتاپ، عددی است که به‌طور معمول در این روش همکاری قابل مشاهده است.

در زمینه دریافت مشاوره، توصیه می‌کنیم پیش از آغاز همکاری، انتظارات خود از مشاور مدنظر، نقش او، زمینه‌های مشاوره و مدت همکاری را در یک گفتگوی دوطرفه مشخص کنید.

در پایان این نکته مهم را هنگام تقسیم سهام در استارتاپ فراموش نکنید که میزان سهام اختصاص داده شده باید به میزان اثرگذاری دریافت‌کننده سهام در رشد کسب‌وکار شما وابسته باشد. در غیر این صورت، ممکن است وجود تضاد منافع میان سهام‌داران، خیلی زود سرنوشت بدی را برای استارتاپ شما رقم بزند.

منابع و مطالعه بیشتر: blog.hubspot.comupcounsel.com

به اشتراک گذاری در

LinkedIn
Twitter
Telegram
WhatsApp