اگر شروع یک کسبوکار موفق آسان بود؛ همه این کار را میکردند. چیزی که اغلب اطرافیان به شما نمیگویند این است که بدون داشتن طرز فکر، دانش و مهارت مناسب، راهاندازی یک استارتاپ موفق تقریبا غیرممکن است. ایجاد یک استارتاپ موفق نیازمند داشتن ویژگیهای شخصیتی و مهارتهای فنی و غیرفنی بسیار است. در استارتاپها معمولا همه مشکلات، مسئولیتها، امور اجرایی و تصمیمگیریهای متنوع یک سازمان (از سادهترین تا پیچیدهترین آنها)، بر عهده بنیانگذاران آن است؛ و به همین دلیل بنیانگذار یک استارتاپ به عنوان فردی که اولین قدمها را برای راهاندازی آن و شکل دادن یک سازمان واقعی برمیدارد؛ باید دارای ویژگیها و مهارتهای متنوعی باشد. اگر میخواهید بهطور خلاصه حیاتیترین ویژگیها و مهارتهای مورد نیاز یک بنیانگذار استارتاپ را بدانید؛ مطالعه این نوشته خالی از لطف نخواهد بود.
مهمترین ویژگیهای شخصیتی و غیرفنی بنیانگذاران استارتاپ
معمولا با افزایش سن و تجربه، میتوان بنیانگذاران موفقتری را یافت. آمارها نیز این موضوع را اثبات کردهاند که معمولا بنیانگذاران مسنتر در مقایسه با جوانترها عملکرد بهتری داشتهاند. صرف نظر از اینکه ایده تجاری شما چقدر جذاب و مناسب است؛ تا اجرای عملی آن، راهی طولانی در پیش است. بیش از 50 درصد استارتاپها در چهار سال اول فعالیت خود شکست میخورند. این اغلب به این دلیل است که بسیاری از کارآفرینان امروزی، مهارتهای شخصیتی و مدیریتی لازم برای مواجهه با چالشهای مهم در سالهای اولیه را فعالیت ندارند. در این بخش به بررسی مهمترین مهارتها در این زمینه پرداختهایم.
تدبیر، تفکر انتقادی و حل مسئله
بخش مهمی از کار بنیانگذار استارتاپ، گرفتن تصمیمات سختی است که در نهایت به پیشرفت آن استارتاپ کمک میکند. تدبیر به معنای توانایی یافتن راههای سریع و هوشمندانه برای غلبه بر مشکلات و اخذ بهترین تصمیمات است. در واقع اگر نتوانید بهطور موثر از عهده مشکلات روزمره کسبوکار خود برآیید و با شرایط عدم اطمینان مقابله کنید؛ کسبوکار شما به احتمال زیاد شکست خواهد خورد.
یک کارآفرین با تدبیر، فردی است که هر قطره از قدرت خلاقیت خود را به کار میگیرد؛ تا به راهحلهای مناسب و مداوم برسد. استفاده از این نوع تدبیر هرگز پایان نمی یابد. این کار در تمام مدت فعالیت استارتاپ ادامه دارد. داشتن تدبیر، بیش از هرچیز نیازمند دانش در زمینه تفکر انتقادی و روشهای حل مسئله است.
بینش
اغلب استارتاپهای موفق، آنهایی هستند که توانستهاند یک مسئله مهم یا نقطه درد را در بازار شناسایی کرده و راهحل مناسبی برای آن ارائه کنند. میتوان این توانایی را به عنوان بینش نامگذاری کرد. به عبارت دیگر یک بنیانگذار دارای بینش مناسب میتواند مشکلات را شناسایی کرده، برای آنها راهحل مناسب ارائه داده و در تمام طول مسیر فعالیت استارتاپ، از این بینش برای مدیریت کسبوکارش بهره ببرد.
یافتن فرصتهای آینده، تشخیص نحوه واکنش مردم به محصولات و خدمات در آینده، پیشبینی بروز مسائل مهم و پیشبینی جهت بازار و دنیای فناوری با مشاهده روندهای فعلی، ویژگیهای دیگر بنیانگذاران دارای بینش مناسب است.
طبیعا مطالعه منظم بازار، آشنایی با روندهای روز و بررسی آنها، مطالعه فناوریهای جدید مطرح شده و کسب آگاهی کلی از فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه، از جمله روشهایی است که در تقویت بینش بنیانگذاران استارتاپ موثر است.
ارتباطات و فروش
اگر میخواهید با راهاندازی استارتاپ، از شر تعامل با مدیران و همکاران خود راحت شوید؛ به احتمال بسیار زیاد، راه اشتباهی را در پیش گرفتهاید. تجربه ثابت کرده است که بدون مهارتهای ارتباطی و فروش، ایجاد و اداره یک کسبوکار نوپا تقریبا غیرممکن است.
فراموش نکنید که در یک استارتاپ نیز، در نهایت شما باید بتوانید افکار، احساسات و راهحلهای خود را به بهترین شکل ممکن با کارمندان و مشتریان خود در میان بگذارید. متاسفانه بسیاری از کارآفرینان علیرغم یافتن راهحلهای طلایی و منطبق با نیاز بازار، به دلیل ناتوانی در بیان صحیح و واضح راهحلهای تجاری خود، قادر به یافتن سرمایهگذار یا همبنیانگذار مناسب نیستند.
بنابراین اگر میخواهید کارمندانتان از شما پیروی کنند؛ مشتریان محصول یا خدمت شما را خریداری نمایند؛ و سرمایهگذاران با ایده شما ارتباطی درستی برقرار کنند؛ باید بتوانید روش صحیح برقراری ارتباط موثر با دیگران را بیاموزید. در این مسیر استفاده از هر فرصتی برای به اشتراک گذاشتن تجارب تجاری خود با دیگران، گفتگو با مشتریان و شرکت کردن در رویدادهای مرتبط با صنعت موضوع فعالیت، میتواند بسیار موثر باشد.
تمرکز
حفظ تمرکز احتمالا سختترین چالشی است که بنیانگذار استارتاپ با آن را روبرو میشود. راهاندازی یک استارتاپ به معنای انجام دهها و شاید صدها وظیفه متنوع است. انجام همه این کارها لحظات سختی را برای کارآفرین ایجاد میکند. از سویی همیشه تعداد زیادی مسیر تازه، روندهای نو، فرصتهای موفقیت، پیشنهادات همکاری، تاکتیکهای جدید و… پیش روی استارتاپها وجود دارد. همیشه میتوان روی موارد متنوعی کار کرد و پروژهها را از ابعاد گوناگونی توسعه داد. اما مسئله این است که با توجه به محدودیت زمان و منابع، توجه به همه چیز و کار کردن روی همه موارد جذاب، احتمال منجر به کسب نتایج ضعیف در همه آنها شود. در حالی که تمرکز روی نقاط مهم و جلوگیری از انحراف مسیر، راهکاری برای رسیدن سریعتر و کمهزینهتر به نتیجه دلخواه است.
تمرکز یک مهارت است که با تمرین روزمره به دست میآید. یک بنیانگذار موفق کسی است که بتواند بهخوبی موارد موجود را اولویتبندی کرده و تمرکز خود را بر روی موارد مهمتر حفظ نماید؛ بنابراین باید دارای افکار، احساسات و روش اجرای منظمی باشد.
رهبری و مدیریت
مشکل بسیاری از بنیانگذاران استارتاپهای شکست خورده، آشنا نبودن آنها با مهارتهای رهبری و مدیریت است. برای چنین افرادی کنار آمدن با حجم انبوهی از مسئولیتها تقریبا غیرممکن است. فرد در این جایگاه باید علاوه بر حفظ انگیزه و تواناییهای خود، قادر به الهامبخشی، ایجاد انگیزه و سازماندهی کردن کارمندانش نیز باشد. در واقع در این جایگاه همه اعضای تیم از شما انتظار حرکت دارند و کمیت و کیفیت فعالیتهای تیمی به قدرت رهبری و مدیریتی شما بستگی دارد.
فراموش نکنید اگرچه داشتن مهارتهای فنی و هوش تجاری بسیار مهم است؛ اما بدون توانایی اجرای آنچه باید انجام شود، نمیتوان به هدف مطلوب کسبوکار نزدیک شد. یک مدیر قدرتمند باید بهخوبی بتواند چشمانداز کسبوکار را تبدیل به یک برنامهای عملیاتی با چندین نقطه عطف قابل دستیابی کند.
در نهایت توانایی تفکر استراتژیک، توانایی تشویق کارکنان به انجام کارها، ایجاد ارتباط مناسب با آنها، توانایی تصمیمگیری صحیح و آشنایی با سبکهای رهبری و انواع ساختارهای سازمانی، از جمله مواردی است که بنیانگذار استارتاپ باید در زمینه مدیریت و رهبری بداند. هرچند مباحث این حوزه بسیار گسترده بوده و فرد باید به مرور به توسعه دانش و توان شخصی خود در این زمینه بپردازد.
صبر و مقاومت و پشتکار
یک بنیانگذار استارتاپ یا صبور است؛ و یا در طول سفر کارآفرینی خود این درس را میآموزد. صبر، مقاومت و پشتکار کلید موفقیت یک استارتاپ است. کسی که وارد این دنیا میشود؛ رویای موفقیت یک شبه را فراموش میکند؛ و تفکر خود را از کوتاهمدت به بلندمدت تغییر میدهد. کارآفرینی که به دنبال نتایج کوتاهمدت است؛ خیلی زود با کمبود انگیزه و انرژی مواجه میشود. در مسیر کارآفرینی، به کار باید مانند زندگی نگاه کرد. با این نگاه است که راهاندازی استارتاپ یک سفر طولانی است. در طول این سفر علاوه بر صبر، باید در برابر ناملایمات مقاوم بود؛ و با پشتکار، همیشه قدمی به سوی حل مشکلات و رشد و توسعه بیشتر برداشت.
در طول این سفر، هر لحظهای که احساس میکنید باید از پیشبرد استارتاپ خود صرفنظر کنید؛ کمی مکث کرده و در جستجوی راهحلهایی برای رفع مشکلات پیش رو باشید. فراموش نکنید که بنیانگذاران استارتاپهای مشهور، همیشه به دلیل موفقیت نهایی کسبوکارشان شناخته شده و مورد تحسین قرار گرفتهاند؛ حال آنکه در پشت صحنه این نمایش شکوهمند، همیشه مشکلات و کشمکشهای فراوانی وجود داشته است.
گشودگی و تطبیقپذیری
بنیانگذار استارتاپ نمیتواند همه چیز را از روز اول بداند. در واقع این موضوع غیرممکن است و از سویی نیازی به این کار نیست. هنر بسیار مهم این است که بدانیم همه چیز تغییرپذیر بوده و همیشه آماده تغییر و یادگیری باشیم. اغلب کارآفرینان پس از ماهها مطالعه و برنامهریزی، هنوز هم در مورد بخشهایی از کسبوکار خود مردد هستند. بنابراین بهتر است در زمینه برنامهریزی دچار افراط و تفریط نشده و وارد مرحله اجرا شویم. یک کارآفرین موفق زمان کمتر را برای برنامهریزی و زمان بیشتر را به اجرای برنامهها اختصاص میدهد؛ چراکه میداند برنامه، مسیر و اهداف در طول زمان تغییر خواهد کرد. حتی گاهی اوقات رویاها نیز تغییر میکند. بنابراین در این دنیای غیرقابل پیشبینی بهتر است همیشه آماده مواجه شدن با تغییرات بود.
یک بنیانگذار موفق در چنین شرایطی باید بتواند درک درستی از مسئله داشته و با اخذ تصمیمات صحیح و به کار گرفتن استراتژی مناسب، تغییرات موجود را مدیریت کند.
ریسکپذیری
همه میدانیم که سرنوشت بیش از 90 درصد کسبوکارهای استارتاپی شکست است. اگرچه تحقیق و برنامهریزی به شما کمک میکند تا تصمیمات بهتری بگیرید؛ اگرچه زمان زیادی را برای بررسی ایده و گزینههای موجود اختصاص دادهاید؛ اما در نهایت، راهاندازی استارتاپ، پای گذاشتن در دنیای ناشناختههاست. دنیایی که یا به نتیجه مطلوب منجر شده و یا درسهایی برای بنیانگذاران خواهد داشت. بنابراین ریسکپذیری به عنوان یکی از مهمترین ویژگیهای شخصیتی بنیانگذار استارتاپ باید مورد توجه باشد؛ و بنیانگذاران بر اساس میزان ریسکپذیریشان، وارد دنیای استارتاپها شوند.
شور و علاقه
در نهایت باید از آخرین ویژگی بنیانگذاران استارتاپی، یعنی شور و علاقه نام برد. اشتیاق را باید بارزترین ویژگی یک کارآفرین دانست. همین ویژگی است که موجب انگیزه و عزم راسخ برای تحقق چیزی میشود. بنابراین اگر شور و اشتیاق کافی برای راهاندازی استارتاپی ندارید؛ یا کارآفرین نیستید و یا موضوع آن استارتاپ مناسب شما نیست.
مهمترین مهارتهای فنی و اداری بنیانگذاران استارتاپ
در مراحل ابتدایی راهاندازی استارتاپ، بنیانگذار آن، مسئول بسیاری از وظایف در حوزههای گوناگون است. به عنوان مثال هم باید به امور حقوقی و مالیاتی رسیدگی کند؛ هم طرحهای گرافیکی را آماده نماید؛ و هم مدیریت فروش را بر عهده بگیرد. با رشد هرچه بیشتر استارتاپ و با استخدام کارمندان بیشتر، روبهروز نقش اجرایی بنیانگذار در این زمینه کاهش مییابد؛ اما آشنایی با این مهارتها تنها برای انجام عملی آنها نیست.
یک بنیانگذار موفق، از دانش خود در زمینههای گوناگون فنی و اداری، یافتن و استخدام استعدادهای مناسب، تفویض اختیار و مسئولیت کارها به افراد دیگر و کنترل و مدیریت امور بهره میگیرد. بنابراین اگرچه یک مدیر موفق نمیتواند وقت خود را صرف تمامی امور جزئی کسبوکار کند؛ اما در نهایت مسئولیت سازماندهی، پیگیری امور، اطمینان از صحیح بودن روش انجام کارها، به موقع انجام شدن آنها و تیمسازی بر عهده اوست. به همین دلیل آشنایی کافی با برخی از مهارتهای فنی و امور اداری، در تمامی مراحل رشد استارتاپ، اموری ضروری است.
در ادامه فهرستی از مهمترین مهارتهای فنی و اداری را شرح دادهایم.
- جمعآوری و تحلیل داده: توانایی جمعآوری دادهها و تبدیل آنها به اطلاعات، در قالب گزارشهای کاربردی، یکی از موثرترین فعالیتها برای پیگیری فعالیت کسبوکارها و راهنمای خوبی برای اخذ تصمیمگیری در مواقع گوناگون است. توانایی کار با نرمافزارهای صفحه گسترده مانند مایکروسافت اکسل در این زمینه بسیار موثر است.
- طراحی مدل و طرح تجاری: پیشزمینه هر کسبوکار موفقی وجود مدل تجاری و طرح کسبوکار مناسب است. آشنایی با بخشهای مختلف این مستندات، الزامات طراحی آن و توانایی تولید آنها نیز از جمله تواناییهای فنی مفید برای بنیانگذاران استارتاپ است.
- بازاریابی و بازاریابی دیجیتال: آشنایی کلی با اصول بازاریابی و شناخت بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing) و ابزارهای آن بهطور تخصصیتر، از مهارتهای مهم دیگر برای کارآفرینان استارتاپی، بهخصوص در حوزه فناوری اطلاعات است. آشنایی با تخصصهایی مانند سئو (SEO)، بازاریابی شبکههای اجتماعی (Social Marketing)، بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)، تبلیغات آنلاین (Online Advertising) و بازاریابی محتوا (Content Marketing)، در این زمینه اولویت بیشتری دارد.
- طراحی گرافیکی: آشنایی با نرمافزارهای گرافیکی مثل ادوب فتوشاپ (Adobe Photoshop)، بهخصوص در مراحل ابتدایی کار، کمک میکند تا بسیاری از کارهای مرتبط با سرعت و هزینه کمتری انجام شود.
- کار با سیستمهای مدیریت محتوا: آشنایی با سیستمهای مدیریت محتوا (CMS) مانند وردپرس (WordPress)، کمک میکند تا بتوانید وبسایت استارتاپ خود را راحتتر مدیریت کرده و یا حتی نسخه اولیه آن را بسازید.
- مدیریت پروژه: یک بنیانگذار استارتاپ در نقش مدیر این پروژه، باید بتواند بر اساس روشهای گوناگون پروژه را از نظر تقسیم مسئولیتها، زمانبندی انجام وظایف و… مدیریت کند. استفاده از رویکرد اسکرام و آشنایی با ابزارهای مدیریت پروژه مانند تریلو (Trello) در این زمینه بسیار مفید است.
- حسابداری و مدیریت مالی: آشنایی با اصول اولیه حسابداری و مدیریت مالی از دو جهت بسیار مهم است. در درجه اول کمک میکند تا بتوان منابع محدود مالی را به خوبی مدیریت کرده و به اصطلاح حساب و کتاب سود و زیان و نقدینگی استارتاپ را در دست داشت. در درجه دوم نیز برای انجام اموری مانند ثبت دفاتر قانونی و ارائه به مراجع ذیصلاح ضروری است.
- امور حقوقی: فعالیتهای هر کسبوکاری در هر کجای دنیا، بر اساس قوانین گوناگون از جمله قوانین ثبت شرکتها، مالیات، استخدام، بیمه و… است. تخطی آگاهانه یا ناآگاهانه از این قوانین، میتواند موجب مشکلات حقوقی گوناگونی برای آن کسبوکار شود. بنابراین آشنایی با این قوانین و آگاهی درباره مسئولیتهای قانونی، اختیارات قانونی و امکانهایی که قانون به یک کسبوکار ارائه میدهد؛ برای هر بنیانگذار استارتاپی ضروری است.
بدیهی است که آنچه در این نوشته آمد، یک لیست جامع نیست. بنابر نوع شرکت و صنعت خاصی که در آن فعالیت میکنید؛ شما ممکن است به ویژگیها و مهارتهای دیگری نیز احتیاج داشته باشید. اما فارغ از این جزئیات، بهنظر میرسد که ویژگیهای تشریح شده بسیار ضروری هستند.