بسیاری از کارآفرینان تمایلی ندارند که رویدادهای پشت پرده کسبوکار خود را به نمایش بگذارند، و یا نقاط ضعف و اشکالات کار خود را به بقیه نشان دهند، تا در معرض قضاوت و نقد سایرین قرار نگیرند. طبیعتا این موضوع قابل درک است، اما بهرحال عدهای دیگر، به دلایل متعددی، حاضر شدهاند دست به چنین کاری بزنند. «ساختن در معرض دید عموم» یا Building in Public، رویکردی مبتنی بر شفافیت در خلق محصولات جدید و امور مرتبط با آنست که توسط برخی از کارآفرینان، طراحان و برنامهنویسان مورد استفاده قرار میگیرد. در building in public، شخصی که در حال ساختن چیز جدیدی هست، مثلا یک کارآفرین که به دنبال راهاندازی یک استارتاپ است، از ابتدای کار، قدم به قدم فعالیتهای خود را بهطور عمومی منتشر میکند. هر پیشرفتی که بهدست میآید، هر چالش و مشکلی که بر سر راه این کارآفرین قرار میگیرد و یا هر تغییری که در این مسیر رخ میدهد، همه آنها توسط او با سایر افراد به اشتراک گذاشته میشوند.
با وارد شدن به جریان building in public، آنها گام به گام فعالیتهای خود، یعنی هر تصمیمی که میگیرند، هر موفقیت و شکستی که در کارشان پیش میآید و هر داده و آماری که به آن میرسند را در معرض دید عموم مخاطبان خود قرار میدهند و از آنجا که فرایندهای درونی این مسیر، برخلاف اکثر موارد دیگر، عمومی شدهاند، حتی ممکن است میان مخاطبانشان به بحث گذاشته شده و این بازخوردها آموزههای زیادی برای خود شخص و همچنین دیگران داشته باشند.
البته میزان این شفافیت و اینکه چه اطلاعاتی را باید افراد در معرض دید عموم قرار دهند، با توجه به استراتژی و اهداف شخص مشخص میشود که در ادامه بهطور مفصل به آن میپردازیم. انجام building in public میتواند در هر پلتفرمی صورت گیرد و این بستگی به مخاطبان و استراتژی شما دارد. میتوانید صفحهای در وبسایت خود ایجاد کنید و اطلاعات را در آنجا به نمایش بگذارید، میتوانید از لینکدین کمک بگیرید و گزارشهای دورهای منتشر کنید و یا حتی از توییتر استفاده کنید و با جزئیاتی بیشتر، اطلاعات مختلف را توییت بزنید.
تاریخچه Building in Public
شروعکننده این حرکت در فضای استارتاپی، که منجر به شکلگیری استارتاپهایی به نام «استارتاپ باز» (Open Startup) شده است را معمولا استارتاپ «بافر» (Buffer) و بنیانگذار و مدیرعامل آن Joel Gascoigne میدانند. بافر شفافیت بسیار زیادی درباره آمارهای خود ایجاد کرد، از جمله اطلاعاتی که آنها در معرض عموم قرار دادند، میزان درآمد، تعداد کاربران و دستمزد کارکنان بود. افراد دیگری نیز بعدا به این حرکت پیوستند که از جمله آنها، Pieter Levels، بنیانگذار RemoteOK.io، میباشد. او در 26 فوریه 2018 اولین توییت خود را در این زمینه نوشت و برای پروژه خود صفحهای درست کرد که در آن اطلاعاتی از قبیل میزان درآمد، میزان ترافیک و بسیاری سنجههای دیگر را منتشر نمود.
مزایای Building in Public
اینکه تعداد قابل توجهی از افراد به building in public روی آوردهاند و روز به روز افراد بیشتری به آن روی میآورند، بیدلیل نیست. بهکارگیری «ساختن در معرض دید عموم» میتواند مزایای زیادی برای کارآفرینان و استارتاپها داشته باشد.
انسانی کردن (Humanizing) کسبوکار
در واقع منظور از انسانی کردن آن است که به نوعی روح انسانی به کار تزریق میشود. مثلا وقتی فرایند راهاندازی استارتاپ خود را با دیگران به اشتراک میگذارید، با آدمها ارتباط برقرار میکنید و به برای آنها این امکان را فراهم میکنید که قضاوتتان کنند، فیدبک به شما بدهند و در کل خود را همراه در این مسیر با شما ببینند. با این کار، احساس خوبی به مخاطب میدهید و این امر اعتماد زیادی را برای شما جلب میکند، چرا که آنها با این همراهی واقعا میفهمند که این استارتاپ چگونه کار میکند و به این باور میرسند که قرار است مشکل آنها بهگونهای که خودشان مایلند و در ایجاد آن مشارکت داشتند، حل شود.
شکلگیری یک جامعه (Community) حول برند
ایجاد چنین شفافیتی و جلب چنین اعتمادی، معمولا منجر به شهرت برند شما خواهد شد و یک جامعه (کامیونیتی؛ Community) از افرادی که به آن استارتاپ علاقهمند هستند کمکم ایجاد میگردد. وقتی MVP خود را منتشر کنید، اینگونه خواهید توانست در زمان کوتاهی، توجههای زیادی را جلب کرده و به راحتی به مشتریان هدف خود دست پیدا کنید.
بهدست آوردن فیدبک
یک استارتاپ برای ساخت محصول خود همواره نیاز دارد تا از مشتریان هدف خود فیدبک دریافت کند. از آنجا که محصول را برای بهبود وضعیت زندگی مشتریان خود میسازید، گرفتن اطلاعات دست اول از آنها در هر مرحله از کار میتواند برایتان مفید باشد. اینگونه محصولی واقعا «مشتری-محور» خواهید ساخت.
کسب انگیزه برای پیشبرد کارها
وقتی عده زیادی کاری که انجام میدهید را میبینند، درباره آن صحبت میکنند و حتی برای پیشبرد آن شما را تشویق مینمایند، انگیزه بسیار بیشتری برای جلو بردن آن کار خواهید داشت. احتمالا در چنین شرایطی، ذهن شما کمتر دچار نگرانی درباره ناتوانی در جلب توجه مشتریان در آینده میشود، چرا که با building in public توانستهاید مشتریان بالقوهای را جذب کنید.
معایب Building in Public
ساختن در معرض دید عموم یا همان building in public، با وجود مزایایی که دارد، بدون عیب و دردسر نیست. این دردسرها میتوانند گاهی بسیار پرهزینه برای شما تمام شوند که باید به خوبی مدیریت گردند.
انتشار اخبار بد
در building in public نمیتوان صرفا به انتشار اخبار خوب اکتفا کرد. در واقع، برای آنکه اعتماد مخاطبان خود را واقعا جلب کنید، باید اطلاعات واقعی مربوط به استارتاپ خود را منتشر نمایید و برای آنکه این تصویر از استارتاپ شما قابل باور باشد، در کنار اخبار خوب، باید اخبار بد را نیز بگویید.
گاهی اوقات، خبرهای بد باعث جلب همذاتپنداری سایر افراد میگردد و آنها را با شما حتی بیشتر همدل کرده و بیش از پیش ممکن است به کمک شما بیایند. بااینحال، این همه ماجرا نیست. اخبار بد در برخی مواقع میتواند باعث کاهش اعتبار و شهرت، باعث دور شدن افراد از شما و استارتاپتان و احساس ناامیدی آنها از کار شما بشود. مدیریت کردن این امر همیشه کار سادهای نیست و گاهی ممکن است هزینههای جبرانناپذیری به همراه داشته باشد.
دریافت انتقادات تند و تیز
همیشه موضوع گرفتن انرژی مثبت و انگیزه از مخاطبان نیست، بلکه قطعا پیش خواهد آمد که عدهای با آنچه انجام میدهید، مثلا نحوه ساخت محصولتان یا نحوه تعاملتان با سایرین، مخالف باشند. گاهی این مخالفتها به آرامی بیان میشوند، اما بعضی اوقات حاوی الفاظ بسیار تندی علیه شما هستند. بهعلاوه، گاهی این مخالفتها تبدیل به اقداماتی علیه شما میشود، ممکن است برخیها به دلیل یک رفتار خاص از سوی شما، دست به تحریم استارتاپتان بزنند و یا حتی گرفتار فرهنگ کنسل (Cancel Culture) شوید.
نیازمند صرف وقت زیاد
انجام building in public اصلا کار راحتی نیست. شما را بشدت درگیر آن خواهد کرد که محتوای مناسبی تولید کنید، بهگونهای که بتوانید به هدف خود (مثلا دریافت تعامل با کاربران) برسید و این امر مانند هر کار تولید محتوای دیگری میتواند بسیار زمانبر و پرهزینه باشد. متاسفانه گاهی اوقات نتیجه این صرف وقت برای تولید محتوا حتی منجر به حواسپرتی از کار اصلی، یعنی ساخت محصول، میشود. پس اگر قصد انجام چنین کاری را دارید باید حتما این موارد را در نظر بگیرید و یک استراتژی درست برای انجام آن بچینید.
تعهدات ذهنی غیرضروری
وقتی فرایندها و اقدامات خود را در معرض دید عموم قرار میدهید، ممکن است به لحاظ ذهنی فشاری غیرضروری بر شما وارد شود، چرا که ممکن است در مواقعی به این نتیجه برسید که اجرای یک کار خاص، یا حتی کل پروژه شما، امکانپذیر نیست یا توجیه مالی ندارد، ولی از آنجا که بسیاری افراد در حال دیدن شما و کارهایتان هستند، احساس کنید که تعهد به انجام آن دارید و متوقفش نکنید.
سختتر شدن تغییرات
حتی هنگامی که قصد انجام یک تغییر یا چرخش (Pivot) را دارید هم ممکن است دچار چالش شوید. نگرانی از نا امید شدن مخاطبان از محصول شما و بهم خوردن تصوراتشان درباره آنچه انجام میدهید، میتواند مساله مهمی در این زمینه باشد. ممکن است این فکر به سرتان بزند که چنین تغییری، باعث از دست رفتن بخش مهمی از مخاطبانتان میگردد و جذب مخاطبان جدید هم کار دشواری است.
خطر دزدیده شدن ایده
نوآوریهای که شما در تولید محصول خود بهکار میبرید، ممکن است ایدههای جذابی باشند که شما را در بازار جلو میاندازند، اما با علنی کردن آنها، رقبایتان خیلی سریع از ایدههایتان مطلع میشوند. در نتیجه، ممکن است آنها زودتر از آنکه شما محصولتان را منتشر کنید، به اجرای آنها پرداخته و یا حتی با توجه به امکاناتی که دارند، نمونه بهتری از آن را پیادهسازی نمایند. بهعلاوه، ممکن است نتایج کار شما بر روی یک پروژه، منتهی به محصولی شود که میتوان آن را در قالب مالکیت فکری ثبت کرد. اما با افشا شدن تمامی اطلاعات آن از طریق building in public، ثبت و حفظ انحصار این مالکیت فکری برایتان سخت میگردد.
چگونه استارتاپ را به طور Building in Public ایجاد کنیم؟
برای آنکه به سراغ building in public بروید، باید قبل از آن استراتژی و اهداف خود را مشخص کنید. در این بخش، گام به گام آنها را به شما خواهیم گفت:
درباره اهداف خود شفاف باشید
بهطور واضح و دقیق مشخص کنید که چرا میخواهید کار خود را عمومی کرده و قدم به قدم آن را در معرض نمایش سایرین بگذارید. باید دقیقا مشخص شود که فایده building in public برای شما و استارتاپتان چیست و این کار شما را به چه هدفی میرساند.
ممکن است به این نتیجه برسید که اینگونه میتوانید برندی شناخته شده بسازید و یا شاید هدف اصلی دریافت فیدبک از مشتریان هدفتان است. گاهی برای یک پروژه، داشتن یک کامیونیتی از افراد بهترین دارایی آن میتواند باشد و building in public میتواند آن را به شما بدهد. پس ابتدا هدف خود را تعیین کنید.
مخاطبان هدف خود را تعیین کنید
شما نیاز دارید تا توجه چه کسانی را به خود جلب کنید؟ این پرسشی است که باید به آن پاسخ دهید. این افراد معمولا مشتریان هدف محصول شما هستند، همچنین دسته دیگری از افراد هم میتوانند برای شما مفید باشند: آنهایی که در رساندن شما به مشتریان هدفتان میتوانند کمکتان کنند. ممکن است آنها اینفلوئنسر باشند، اما الزاما اینطور نیست، بلکه افرادی هستند که شاید خودشان مشتریان شما نباشند، اما دسترسی به مشتریان هدف شما دارند و با اشتراکگذاری محتوای شما (مثلا با استوری کردن، ریتوییت کردن و …)، میتوانند توجه سایرین را به شما جلب کنند.
تصمیم بگیرید که چه چیزهایی را میخواهید به اشتراک بگذارید
پس از آنکه هدفتان مشخص شد و مخاطبان خود را تعیین کردید، وقت آن است که بر اساس آنها معین کنید چه محتوایی را بهتر است با مخاطبان خود به اشتراک بگذارید. گاهی اوقات اشتراکگذاری اتفاقات پشت پرده و گزارش اخبار و روندهای ساخت محصول میتوانند شما را به هدفتان برسانند. اما برخی مواقع مهمتر آن است که دادههای تجاری، از جمله اطلاعات مربوط به درآمد، تعداد کاربر و فروش را منتشر نمایید.
اما اینها تنها چیزهایی نیستند که در building in public میشود به اشتراک گذاشت. حتی برخیها به سراغ منتشر کردن بخشی از سورس کدها، تصمیمات استراتژیک تجاری، نقشه راه و یا حتی نتایج تحقیق و توسعهشان میروند.
کانالهای مناسب را انتخاب کنید
حالا وقت آن است که تعیین کنید این محتوا را چگونه و از چه کانالی قصد دارید به مخاطبان خود برسانید. شبکههای اجتماعی، از جمله توییتر، اینستاگرام، لینکدین و کانالهای تلگرامی، میتوانند کانالهای خوبی برای محصول شما باشند. اما این بستگی دارد که کجا بیشتر میتوانید برای مخاطبان هدف خود توجه جلب نموده و بیش از سایر کانالها میتوانید به مشتریان هدف خود برسید. حتی شاید گاهی بهتر است تمرکز خود را بر جایی مثل گیتهاب یا اسلک بگذارید. انتخاب اینکه کدام کانال یا کانالها برای شما مفیدترند، بستگی به عوامل متعددی دارد که برخیشان را گفتیم، اما در کنار آنها مواردی از جمله هزینه تولید محتوا در آن کانالها را نیز باید در نظر بگیرید.
داستانسرایی را شروع کنید
حالا وقت آن است که داستانسرایی (Storytelling) را شروع کنید. یادتان نرود، طی کردن این مسیر بسیار شبیه به داستانسرایی است، چرا که قرار است داستان ساخت محصول خود را، از روز اول تا آخر، برای مخاطبان خود بگویید. تکنیکهای storytelling در این کار بسیار به کمک شما خواهند آمد، پس بهتر است آنها را بلد باشید.
تمرکز روی محصول
بهعلاوه، توجه داشته باشید که باید بر روی کار خود متمرکز بمانید. مخاطبان شما برای آنکه داستان استارتاپ شما را بشنوند، شما را دنبال میکنند، پس در محتواهایی که منتشر میکنید زیاد به بیراهه نروید. آنها نیامدهاند تا دیدگاه شما درباره تمامی رویدادهای اجتماعی و سیاسی را بخوانند، بهگونهای که محتوای اصلی کاملا به حاشیه برود. آنها قصد ندارند تا در صفحه شما اطلاعاتی درباره آنچه بیربط به استارتاپتان است را ببینند. اینگونه محتواها آنها را ناامید کرده و شما را از اهدافتان دور مینماید.
منابع و مطالعه بیشتر:smallschool.isfailory.com