حداقل محصول پذیرفتنی (Minimum Viable Product) که به اختصار MVP گفته میشود؛ برای اولین بار در سال 2001 در حوزه کارآفرینی مطرح شد و محصولی است که ویژگیهای اصلی محصول نهایی را در خود دارد.
آشنایی با مفهوم MVP
MVP یک نمونه اولیه و کمهزینه از محصول نهایی است. البته واژه نمونه اولیه به این معنی نیست که MVP تولید شده، نمونه ناقصی است. بلکه منظور یک محصول آزمایشی با قابلیت افزایش ویژگیها در آینده است. در واقع کارآفرینان با تولید MVP میتوانند محصول اولیهای با امکان افزایش قابلیتهای بیشتر در آینده را در کمترین زمان و با حداقل هزینه تولید کنند. هدف از تولید چنین محصولی سنجش بازار و مشاهده بازخورد مشتریان است.
اگر میخواهید در مسیر کسبوکار جدید خود موفق باشید؛ باید مطمئن شوید که محصول مدنظر شما برای ارائه، دقیقا همان چیزی است که مشتریان به آن نیاز دارند. ساخت حداقل محصول پذیرفتنی، برای یافتن پاسخ این سوال است که آیا مشتریان بالقوه در عمل از این محصول استفاده میکنند یا خیر.
تیمهای خلاق از محصول اولیه خود به عنوان قطعه اصلی یک استراتژی آزمایشی استفاده میکنند. آنها این فرضیه را مطرح میکنند که مشتریانشان نیاز ویژهای دارند؛ و محصولی که تیم روی آن کار میکند این نیاز را برآورده میکند. در مرحله بعدی MVP ساخته شده و در دسترس مشتریان قرار میگیرد؛ تا اطمینان حاصل شود که آیا آنها واقعا برای برآوردن این نیازها از این محصول استفاده میكنند یا خیر. بر اساس اطلاعات به دست آمده از این آزمایش، تیم فنی تصمیم میگیرد که کار را ادامه دهد یا متوقف کند.
حداقل محصول پذیرفتنی مفهومی است که بر تأثیر یادگیری در توسعه محصول جدید تأکید میکند. اریک ریس جزء اولین نفراتی بود که در حوزه کارآفرینی از واژه MVP به عنوان سبک جدیدی از طراحی محصول استفاده کرد. به نظر او MVP به تیم کارآفرین این امکان را میدهد تا حداکثر میزان اطلاعات معتبر راجع به مشتری را با کمترین تلاش جمعآوری کند. در این روند، یادگیری از طریق بازخورد مشتری به شکل خرید یا عدم خرید (استفاده یا عدم استفاده از) محصول اولیه حاصل میشود.
پیشفرض اصلی که پشت ایده MVP وجود دارد این است که شما یک محصول واقعی تولید کنید و آن را در دسترس مشتری قرار دهید. در گام بعد باید رفتار مشتریان نسبت به محصول یا خدمت خود را ثبت و تحلیل کنید. بررسی رفتار و واکنش افراد نسبت به یک محصول واقعی، بیش از جمعآوری اطلاعات از طریق تهیه و پر کردن پرسشنامه به شما کمک میکند.
مزیت عرضه MVP به بازار چیست؟
مزیت اصلی ارائه MVP این است که بدون توسعه محصول اصلی و صرف وقت و هزینه بالا، در مورد علاقه مشتریان خود به محصول عرضه شده در بازار، اطلاعات لازم را کسب میکنید. هر چقدر زودتر به این اطلاعات و میزان علاقه مشتریان به محصولتان دست پیدا کنید؛ تلاش و هزینه کمتری را برای تولید محصولی که خریداری در بازار ندارد صرف میکنید.
هدف از تولید حداقل محصول پذیرفتنی چیست؟
اریک ریس هدف از ساخت محصول اولیه را ایجاد ابزاری برای سنجش میداند؛ که به کارآفرین کمک میکند تا با کمترین تلاش، حداکثر میزان اطلاعات و آگاهی را در مورد مشتریان کسب کند.
اغلب شرکتها به دلایل زیر توسعه و عرضه حداقل محصول پذیرفتنی را در دستور کار خود قرار میدهند:
- تمایل دارند که هرچه سریعتر محصولی را به بازار عرضه کنند.
- قبل از تخصیص بودجه زیادی برای توسعه کامل محصول، ایده خود را با عرضه آن به کاربران واقعی بسنجند.
- در مورد بازار هدف شرکت اطلاعات کامل و جامعی کسب کنند.
MVP علاوه بر این که به شرکت شما اجازه میدهد تا ایده تولید یک محصول را بدون نیاز به ساختن کل آن تایید کند؛ میتواند موجب صرفهجویی در زمان و منابع مصرفی شود.
چگونه میتوانیم یک محصول اولیه برای شرکت خود تعریف کنیم؟
برای تعریف یک MVP استاندارد، چند مرحله استراتژیک وجود دارد که در ادامه به آن اشاره میکنیم.
1. مطمئن شوید که MVP مدنظرتان با اهداف تجاری شما همسو است
اولین قدم برای توسعه MVP، قبل از سنجش ویژگیهای ساخت، این است که مطمئن شوید محصول مدنظرتان با اهداف استراتژیک تیم یا شرکت همخوانی دارد. ضمن پرسیدن سوالاتی نظیر اینکه هدف از تولید این محصول چیست؟ آیا این محصول میتواند در 6 ماه آینده درآمد خلق کند؟ آیا محدودیت منابع وجود دارد؟ و… باید این سوال را نیز مطرح کنید که آیا محصول جدید ما در بازار هدف خود مشتری دارد یا خیر؟ اگر قصد تولید محصولی را دارید که در این بازارها مشتری دارد؛ طرح MVP جدید از نظر استراتژیک برایتان مناسب است. اما اگر اولویت فعلی شرکت شما تمرکز بر روی بازارهای اصلی و محصول فعلی باشد؛ ممکن است کنار گذاشتن ایده جدید و کار کردن روی MVP طراحی شده برای ارائه قابلیتهای جدید به محصول فعلی، کار عاقلانهتری باشد.
2. مشکلاتی که قرار است با محصول جدید شما حل شده یا بهبود یابند را شناسایی کنید
گام بعدی تعریف راهحلهای خاصی است که میخواهید با گنجاندن آنها در محصول خود، مشکلات مشتریان را حل کنید. بنابراین باید تصمیم بگیرید که قرار است کدام ویژگی را در MVP خود بگنجانید. شما میتوانید این تصمیمات را بر اساس عوامل مختلفی بگیرید. این عوامل عبارتند از:
- تحقیقات کاربر
- تحلیل رقابتی
- دریافت بازخورد از کاربران
- هزینههای نسبی اجرا
3. قابلیتهای MVP خود را به یک برنامه اقدام توسعه تبدیل کنید
بعد از سنجش عناصر استراتژیک و تعیین عملکردهای محدودی که برای MVP خود در نظر گرفتهاید؛ وقت آن است که این دادهها را به یک برنامه عملی برای توسعه محصول اولیه تبدیل کنید. همانطور که گفتیم MVP مخفف اصطلاح Minimum Viable Product است. از بین این سه ویژگی، ویژگی Viable یا همان پذیرفتنی بودن محصول بسیار مهم است. این ویژگی باید اجازه دهد که کاربر نهایی بتواند یک عملیات کامل را با محصول شما انجام دهد و تجربه کاربری باکیفیتی داشته باشد. در واقع محصول اولیهای که حاوی ابزارها و ویژگیهای نصفه و نیمه است؛ هرگز نمیتواند دارای تجربه کاربری باکیفیت و مطلوبی باشد. به صورت خلاصه MVP باید یک محصول فعال و قابل فروش باشد.
در نهایت MVP نقشه راه را برای شما واضح و شفاف میکند؛ و فرصتی برای پیشبینی پتانسیل کسبوکارتان است. توسعه محصول اولیه چشمانداز واقعی از اجرای طرح اصلی را در اختیار شما قرار میدهد. حداقل محصول این فرصت را به شما میدهد تا تصمیمات تجاری و فنی را بر اساس واقعیتها و نه فرضیات بگیرید. بنابراین آزمایش نسخهای ساده از محصول اصلی در بازار هدف، نکات کلیدی و مهم زیادی را در اختیار شما قرار میدهد.