فرهنگ سازمانی در استارتاپها از جمله موضوعات مورد توجه و جذاب این حوزه است. بسیاری از استارتاپها با تکیه بر ارائه نوع خاصی از فرهنگ در مناسبات و ساختار سازمانی خود، میکوشند نقاط تمایزی برای سازمان خود یافته و از این طریق مزایای گوناگونی کسب کنند. شاید در نگاه اول فرهنگ سازمانی در استارتاپها یا همان فرهنگ استارتاپی را در نمودهای عینی آن، مانند روابط غیررسمیتر، وجود فضای بازی و استراحت، ساعات کار منعطف، شرح وظایف متنوعتر و سلسله مراتب سازمانی کمرنگتر بیابید. اما فارغ از این نمودهای عینی، فرهنگ سازمانی در استارتاپها نیازمند نگاهی عمیقتر بوده و ساخت نمونه مناسب آن، تنها با فراهم کردن این ظواهر ساده ممکن نیست. در این نوشته ابتدا به بررسی اهمیت فرهنگ سازمانی در استارتاپ پرداختهایم. سپس مفهوم، روش ساخت، کنترل و حفظ آن را در استارتاپها مورد بحث قرار دادهایم.
اهمیت فرهنگ سازمانی مناسب در استارتاپها
از زمانی که تیم استارتاپی شما تشکیل میشود؛ فرهنگ سازمانی استارتاپ شما نیز شروع به شکلگیری میکند. شکلگیری فرهنگ سازمانی، لزوما دارای مسیری از پیش تدوین شده نیست؛ و میتوان گفت عواملی مانند فرهنگ شخصی افراد تیم، هدف سازمان تشکیل شده و بازاری که در آن مشغول فعالیت است؛ در نهایت موجب شکلگیری سبک رفتاری خاصی میشود؛ که به آن فرهنگ سازمانی میگوییم.
بنیانگذاران استارتاپ در ماهها و حتی سالهای اولیه آغاز کسبوکار خود، همیشه با دهها مانع و مشکل روبرو هستند؛ همین عامل نیز باعث میشود که به موضوع مدیریت فرهنگ سازمانی در استارتاپ خود کمتوجهی کنند. این در حالی است که فرهنگ سازمانی نامناسب، همیشه به عنوان یکی از عوامل اصلی شکست خوردن استارتاپها شناسایی شده است. بنابراین بسیار مهم است بنیانگذار یا مدیرعامل یک کسبوکار نوپا، برای این مسئله اولویت بیشتری قائل شده و برنامه مناسبی برای شکل دادن و بهبود تدریجی آن داشته باشد.
البته خوشبختانه وجود ویژگیهای مشترک در افراد علاقمند به کار در فضای استارتاپی، موجب میشود که اغلب اوقات فرهنگ استارتاپها به سمت و سوی مناسبی حرکت کند. اما با این وجود، بهتر است پیش از شکلگیری و عمق یافتن این فرهنگ، آن را شناسایی کرده و بدانید که چگونه آن را بهبود دهید.
تحقیقات نشان داده است که معمولا 3 الی 4 سال پس از شکلگیری استارتاپها، بیش از 70 درصد آنها، وصلههایی ناجور را در فرهنگ سازمانی خود احساس میکنند. وصلههایی که میتواند موجب شکاف فرهنگی در میان اعضای شرکت شده و با رشد بیشتر شرکت، در ماهیت فرهنگی آن نفوذ کند. شناسایی چنین مشکلاتی معمولا از طریق کارکنان باسابقهتر که از روزهای ابتدایی همراه تیم بودهاند ممکن میشود. اصلاح این تغییرات منفی و دلسردکننده به مرور زمان سختتر میشود؛ و به راحتی میتوانند موجب شکلگیری مشکلات گوناگون در کسبوکار شما شود.
بنابراین برای اجتناب از وقوع چنین مشکلاتی، بسیار مهم است که یک طرح کلی از فرهنگ سازمانی استارتاپ خود ایجاد کنید.
فرهنگ سازمانی چیست؟
فرهنگ سازمانی تنها یکی از اصطلاحاتی است که با بهکار بردن واژه فرهنگ ساخته شدهاند. حتما پیش از این با واژههای مشابه دیگری مثل فرهنگ جوانان، فرهنگ ایرانی، فرهنگ ورزشی، فرهنگ آپارتماننشینی و… روبرو شدهاید. بنابراین ابتدا بهتر است تعریف سادهای از فرهنگ داشته باشیم. طبیعتا در هر جایی که گروهی از افراد در حال تعامل با یکدیگر باشند؛ میتوان انتظار شکلگیری فرهنگی خاص را داشت. در واقع تعریف ساده فرهنگ را میتوان الگوهای مشابه اندیشه، احساس و رفتار در گروهی از افراد دانست.
بر همین اساس میتوان فرهنگ سازمانی را سیستمی از مفاهیم مشترک میان اعضای یک سازمان دانست؛ که آنها را با سایر سازمانها متفاوت میکند. فرهنگ سازمانی در هر کسبوکاری دارای ابعاد ویژه خود است؛ اما بهطور کلی میتوان هفت عامل میزان ریسکپذیری و نوآوری، میزان تاکید بر نتیجهگرایی، میزان تمایل افراد به کار تیمی، میزان ثبات در برنامهها، میزان توجه به جزئیات در انجام کارها، میزان رقابت میان کارکنان و در نهایت میزان توجه به افراد (کارمندان و مشتریان) در تصمیمگیریهای گوناگون را، شکلدهنده فرهنگ سازمانی در هر کسبوکاری از جمله استارتاپها دانست.
در یک تعریف سادهتر و کوتاهتر، باید فرهنگ سازمانی را تركيبي از ارزشها، باورها، تابوها، نمادها، آيينها و حتی افسانههايي دانست که یک سازمان در طول زمان ایجاد میکند.
فرهنگ استارتاپی چیست؟
استارتاپ یک کسبوکار کوچک و نوپا است. با این وجود بعد از شکلگیری اولیه میتوان آن را یک سازمان نامید. بنابراین برای شناخت دقیقتر فرهنگ استارتاپی بهتر است از اصطلاح فرهنگ سازمانی استارتاپ استفاده کنیم.
فرهنگ سازمانی در استارتاپها معمولا در مقایسه با سازمانهای سنتی، تاکید خاصی روی برخی از ابعاد فرهنگی دارند. به عنوان مثال خلاقیت و نوآوری در فرهنگ سازمانی استارتاپها مورد تاکید و توجه بیشتری است. همچنین تاثیر افراد تیم بر فرهنگ سازمانی در یک استارتاپ، بیشتر و عمیقتر از کارمندان یک شرکت است.
شاید بتوان گفت فرهنگ استارتاپی نوعی فرهنگ قبیلهای است؛ که با تاکید بر ویژگیهایی مانند رهبری افقی، ارتباطات باز، انعطافپذیری، خلاقیت، نوآوری و جریان آزاد اطلاعات، شکل میگیرد. در فرهنگ استارتاپی توجه به بعد انسانی کار (هم کارمندان و هم مشتریان) از اهمیت بهسزایی برخوردار است. در نهایت فرهنگ استارتاپی کسبوکارهای نوپا را بیش از سازمانهای کلاسیک، به خانوادهای بزرگ و شاد تبدیل میکند.
همانطور که در ابتدای نوشته گفتیم، نمودهای عینی وجود چنین فرهنگی ممکن است در طراحی دفاتر دوستدار حیوانات خانگی، میزهای نوشیدنی و اسنک، اتاقهای استراحت و بازی و… دیده شود. هرچند که این مزایا برای کارمندان بسیار عالی است؛ اما نباید آن را به عنوان فرهنگ سازمانی در استارتاپها شناسایی کرد.
چگونه فرهنگ سازمانی استارتاپ خود را شکل دهیم؟
اگر میخواهید فرهنگ سازمانی مدنظر خود را در استارتاپتان داشته باشید؛ چارهای جز ساختن این فرهنگ ندارید. انجام ندادن این کار استارتاپ شما را در معرض تغییرات ناخواسته ناشی از فرهنگ سازمانی قرار میدهد؛ که ممکن است به کسبوکار شما آسیب بزند. فراموش نکنید که هرچقدر گردش مالی و کاری کسبوکار شما بیشتر شود؛ تغییر و بهبود فرهنگ سازمانی، پیچیدهتر، سختتر، پرهزینهتر و زمانبرتر خواهد بود.
داشتن فرهنگ سازمانی مناسب و پایدار، نیازمند برنامهریزی مدبرانه و توجه کامل بنیانگذار یا رهبر استارتاپ به این مسئله است. اگر به دنبال ساخت چنین فرهنگی در استارتاپ خود هستید؛ سه مرحله زیر را دنبال کنید.
ماموریت کسبوکار خود را مشخص کنید
بدون مشخص کردن ماموریت کسبوکار، هیچ کاری نمیتوانید انجام دهید. ماموریت کسبوکار شما، ستون فقرات آن است؛ و بدون آن شما سازمانی خواهید بود که تنها به دنبال دریافت پول از افراد هستید. به این موضوع فکر کنید که چه چیزی شرکت شما را متمایز میکند؟ چگونه میخواهید مصرفکنندگان را منتفع کنید؟ و چگونه بر جامعه تاثیر میگذارید؟ از سویی دیگر، یک بیانیه ماموریت، بهطور واضح و خلاصه، مشخص میکند که شما به عنوان یک سازمان چگونه هستید؛ چگونه تجارت میکنید؛ و چرا اهمیت دارید.
بهترین زمان برای تعیین ماموریت سازمان، قبل از استخدام اولین کارمندان است. چراکه فرهنگ سازمانی از آن زمان شروع به شکلگیری میکند؛ و اگر آماده نباشید از مسیر منحرف خواهد شد.
ارزشهای اصلی کسبوکار خود را تعریف کنید
اهداف تیم شما چیست و چه اولویتهایی دارند؟ برای رسیدن به این اهداف، رفتار کارمندان چگونه باید باشد؟ کسبوکار شما چگونه به مشتریان کمک میکند؟ پاسخ به این سوالات برای مشخص شدن ارزشهای اصلی کسبوکار شما مهم است.
همچنین بسیار مهم است که ارزشهای تعریف شده با ماموریت شرکت در تضاد نباشد. در واقع انتظارات شما از چگونگی عملکرد کارمندان و روش انجام کارها، باید با استراتژیهای اصلی شرکت سازگار باشد. به عنوان مثال اگر یکی از ارزشهای تعریف شده نوآوری و ریسکپذیری باشد؛ در حالی که برنامه طولانیمدتی برای ورود به بازارهای جدید یا دستیابی به اهداف بلندپروازانه مرتبط با تکنولوژیهای روز دنیا در صنعت خود نداشته باشید؛ دچار تضاد میان ماموریت و ارزشها میشوید.
نکته مهم دیگر اینکه فارغ از عمر کسبوکارتان و اینکه تازه شروع به کار کردهاید یا در صنعتی مشخص کاملا شناخته شده هستید؛ تعریف ارزشهای اصلی کسبوکار با هدف ایجاد و حفظ فرهنگ کاری مثبت ضروری است.
یکی از راههای ساده برای تعریف ارزشهای متناسب با کسبوکار، بررسی تجارب کاری خوب و بد گذشته است. همچنین کارمندان باسابقه شما، منبعی مناسب برای شناسایی ارزشهایی است که بیشترین انطباق را با اهداف و ماموریت کسبوکارتان دارند.
ماموریت و ارزشهای خود را ترویج کنید
اگر کارمندان با ماموریت و ارزشهای تعریف شده آشنایی نداشته باشد؛ نمیتوانند در شکلگیری فرهنگ سازمانی مدنظر شما سهیم شوند. بنابراین باید برای این موضوع و وقت و انرژی گذاشته و این موارد را برای آنها شرح دهید. شما باید مطمئن شوید که همه درباره آنچه از اعضای تیم انتظار میرود درک صحیحی دارند.
ارائه و آموزش این موارد به کارکنان، نهتنها در درک ارزشها توسط آنها کمک میکند؛ بلکه باعث ایجاد انگیزه در داشتن رفتار مثبت میشود. دانستن اینکه چگونه هر عمل کوچکی، در اهداف گسترده کسبوکار نقش دارد؛ فرهنگی منسجم و مورد استفاده را در سازمان شما شکل میدهد.
چگونه فرهنگ سازمانی استارتاپ خود را در مسیر رشد حفظ کنیم؟
فرهنگ سازمانی را میتوان به موجودی زنده تشبیه کرد. موجودی که با گذشت زمان تکامل یافته و با اضافه شدن هر عضو تازه به تیم، دچار تغییراتی میشود. ساختن فرهنگ سازمانی بسیار مهم است؛ اما مهمتر از آن حفظ و کنترل آن در مسیر رشد است. این موضوع در استارتاپهایی که دارای رشدهای نمایی و گسترده در مدتزمان کوتاه هستند؛ از اهمیت بیشتری برخوردار است.
چهار دستورالعمل زیر، پیشنهاداتی در جهت حفظ فرهنگ سازمانی در مسیر مقیاسپذیری استارتاپ است.
رفتارها را مدلسازی کنید
فرهنگ سازمانی استارتاپ توسط بنیانگذاران آن تنظیم؛ توسط کارمندان حفظ و توسط مدیران منابع انسانی کنترل میشود. با این حال تعریف فرهنگ سازمانی در قالب بیانیه ماموریت و ارزشها، نیمی از مسیر فرهنگسازی است. فرهنگ مفهومی نیست که آن را تنظیم و مستند کرده و سپس فراموش کنید. این موضوع بهخصوص در استارتاپها و همزمان با رشد تیم، بهشدت دستخوش تغییر میشود. بنابراین وظیفه رهبران استارتاپ، مدلسازی رفتارها، نمایش مستمر ارزشها و اقدامات متکی به ارزشها و ماموریت استارتاپ است.
این تاکیدها و یادآوریها باعث تشویق اعضای تیم برای داشتن همان رفتار شده و میزان اعتماد میان رهبران و کارمندان را افزایش میدهد. این در حالی است که اگر رهبران تیم پایبند به فرهنگ تعریف شده نباشند؛ کارمندان آن مجموعه را غیرقابل اعتماد دانسته و فقدان اعتماد موجب انحراف فرهنگ سازمانی خواهد شد.
با احتیاط استخدام کنید
هر فردی که به تیم استارتاپی شما اضافه میشود؛ در تغییر و تکامل فرهنگ سازمانی آن موثر خواهد بود. بنابراین در استخدام افراد جدید، در کنار بررسی مهارتهای فنی و تخصصی، شخص مورد نظر را از نظر تناسب فرهنگی نیز بررسی کنید. افرادی که از نظر فرهنگی به ارزشها، ماموریت و اهداف کسبوکار شما علاقهدارند؛ طبیعتا نیروی انسانی مفیدتری برای کسبوکار شما خواهند بود.
همچنین یک قدم فراتر از احتیاط در استخدام افراد، یافتن افرادی است که در عین هماهنگی با فرهنگ استارتاپی شما، تجربیات و دیدگاههای منحصربهفردی داشته و میتوانند موجب تغییرات مثبت در فرهنگ سازمانی شوند.
رفتار کارمندان را به رسمیت بشناسید و پاداش دهید
شناختن رفتار و عملکرد کارکنان در راستای فرهنگ سازمانی و ارائه پاداش در قبال رفتارهای تقویتکننده فرهنگ سازمان، یکی دیگر از اصول حفظ فرهنگ در مسیر توسعه کسبوکار است. برای این کار باید بتوانید دپارتمان منابع انسانی را درگیر اجرای برنامهای برای شناسایی کارکنان و سنجش عملکرد آنها در راستای فرهنگ سازمانی کنید. در این مسیر فراهم کردن فضایی برای معرفی افراد برتر به سایر کارکنان (مثلا از طریق تابلو اعلانات) و پرداخت پاداش به آنها، انگیزاننده خوبی برای تقویت رفتارهای مشابه در سایر کارکنان خواهد بود.
بهطور مرتب فرهنگ سازمانی را ارزیابی کنید
با وجود همه راهکارهای گفته شده، باز هم فرهنگ سازمانی استارتاپ شما به مرور دستخوش تغییرات مثبت و منفی خواهد شد. بنابراین داشتن رویهای برای ارزیابی فرهنگ سازمانی عاملی موثر در جلوگیری از به انحراف کشیدن آن است. همچنین این ارزیابیها گاهی موجب تجدید نظر و ایجاد تغییرات در ارزشها و ماموریت سازمان میشود. گاهی ایجاد چنین تغییراتی نیازمند تغییر در ساختار سازمانی تیم است. بسیار مهم است که از ایجاد تغییر نترسید. فراموش نکنید که تاخیر در انجام چنین کاری، موجب سختتر شدن آن خواهد شد.
نظرسنجی از کارکنان راهکاری ساده برای درک بهتر تغییرات رخ داده در فرهنگ سازمانی است. همچنین کارمندان با پر کردن نظرسنجیها به شما کمک میکنند؛ تا بدانید چه بخشی از فرهنگ تعریف شده، دیگر مناسب و کارا نیست.
سخن پایانی
ساخت فرهنگ سازمانی مثبت و قوی در یک استارتاپ، راهی مطمئن برای کمک به بقای کسبوکار شما خواهد بود. صرف وقت، هزینه و انرژی برای درک احساس اعضای تیم و یافتن ارزشهای مشترک، شروعی عالی برای ایجاد فرهنگ سازمانی پایدار در استارتاپ است. فراموش نکنید که حتی در اولین مراحل راهاندازی استارتاپ، شما به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه، در حال ایجاد فرهنگی خاص هستید. بنابراین بهتر است از همان ابتدا برای پرورش آن به شکلی که میخواهید، وقت بگذارید.